بعد از انقلاب 1979 ایران، شکل و الگوی رقابت میان ایران و عربستان تغییر نمود. تا قبل از انقلاب، بیشتر استراتژی آمریکا در منطقه معطوف به مهار شوروی بود. تحقق این استراتژی مستلزم تنشزدایی و همسویی میان دو بازیگر تاثیرگذار منطقهای یعنی ایران و عربستان بود. اختلافات و تنشهای میان تهران- ریاض بیشتر از منظر قومی تحلیل میشد. بعد از انقلاب اختلافات میان دو کشور جنبه مذهبی به خود گرفت؛ عربستان رهبر جهان تسنن و ایران رهبر جهان تشیع نام گرفت. حاکمان عربستان، حکومت ایران را به صدور انقلاب و حمایت از گروههای شیعه در منطقه متهم کردند. نگرانی از جانب شیعیان باعث شد تا عربستان سیاستهای سرختانهای را در قبال شهروندان شیعه خود اتخاذ کند و سیاست تهاجمی علیه ایران اتخاذ کرد. همانطور که اشاره شد، رقابتهای سیاسی دوجانبه میان ایران و عربستان سعودی تابعی از مقتضیات و فضای امنیتی حاکم بر منطقه و نظام بینالملل است. بعد از حمله نظامی ایالات متحده آمریکا به عراق و بتبع آن سقوط رژیم صدام حسین؛ روابط میان تهران- ریاض فراز و فرودهای زیادی را تا به امروز تجربه کرده است. اشغال عراق و بیثباتیهای ناشی از آن، ناآرامیهای بهار عربی، جنگ داخلی سوریه از جمله عوامل تعیین کننده و سرنوشتساز در رقابت میان ایران و عربستان محسوب میشوند. هر یک از طرفین با بهرهبرداری از خلاءهای سیاسی- امنیتی موجود به دنبال تثبیت و تقویت جایگاه ژئوپلتیکی خود در این کشورها است. روابط دو کشور در طول دو دهه اخیر بیشترین دوره تنش و تضاد منافع را تجربه کردند. بدون شک نقش کنشگران بینالمللی نظیر ایالات متحده در تشدید تنش میان دو کشور چندان هم بیتاثیر نبود. توافق هستهای میان ایران و آمریکا در سال 2015 باعث شد تا این تصور در بین نخبگان سعودی ایجاد شود که ایالات متحده دیگر هژمونی دهههای گذشته را ندارد و نمیتواند ایران را مهار کند.…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.