آیا رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ و مشاورانش، استراتژی جامعی برای خاورمیانه دارند، یا اینکه درگیر تلاشهای مقطعی برای خاموش کردن آتشهایی هستند که همچنان در منطقه شعلهور است؟ این پرسشی مهم است که بهتازگی با تصمیم کاخ سفید برای انجام حملات هوایی علیه انصارالله، شبهنظامیان متحد ایران در یمن، به دلیل نقش آنها در حملات به کشتیهای دریای سرخ و اسرائیل، مطرح شده است. اما پاسخ به این سؤال، پیامدهایی فراتر از یمن خواهد داشت. برخی از مفسران، با نامیدن سیاست خارجی ترامپ در قبال خاورمیانه با عناوینی مانند بداههپردازی و سیاست آشفته، پیش از این نظر خود را در این مورد اعلام کردهاند. اما اگر محور اصلی سیاست ترامپ را تضمین توافق هستهای با ایران و مهار نفوذ آن در منطقه بدانیم، میتوان اقداماتی را که دولت آمریکا در قبال ایران، یمن، سوریه و لبنان انجام میدهد، به عنوان اقداماتی در حمایت از این هدف مرکزی تلقی کرد. یمن: همه چیز به ایران مربوط است. به نظر میرسد حملات آمریکا علیه انصارالله که از ۱۵ مارس آغاز شد، اهداف متعددی داشته باشد. هدف فوری، متوقف کردن حملات این گروه به کشتیها و اسرائیل است. پت هیگست، وزیر دفاع آمریکا، این هدف را در مصاحبهای بیان کرد و گفت: «وقتی حوثیها حملات خود را متوقف کنند، ما نیز متوقف خواهیم شد» اما مقامات آمریکایی همچنین بهوضوح اعلام کردهاند که ایران را - که انصارالله را مسلح و آموزش داده و اطلاعات مربوط به حرکت کشتیها را در اختیار آنها قرار میدهد - مسئول حملات میدانند. خود ترامپ اخیراً هشدار داد که ایران ممکن است بهایی بپردازد، که احتمالاً شامل حمله نظامی به خود ایران نیز میشود. موفقیت آمریکا در بیاثر کردن موشکها و پهپادهای انصارالله، تهدید ناشی از شبهنظامیان متحد ایران را که از زمان توافق حزبالله و حماس - که هر دو به دلیل موفقیتهای نظامی اسرائیل به…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.