روسیه و ایران به دلیل سیاست سنتی خود چه در داخل و چه در خارج از کشور به خوبی شناخته شده است. با وجود این، هنوز سوالاتی در مورد چگونگی نگهداری و حفظ این چشم اندازها در طول زمان باقی میماند. به نظر میرسد که عوامل اجتماعی عمیقاً ریشهدار مسئول این واقعیت هستند. به نظر میرسد بسیاری از آنچه که مدت هاست به عنوان ارزشهای غربی یا اروپایی تلقی می شد مورد حمله قرار گرفته است. جنگ علیه اوکراین شبیه یک درگیری است که حول محور امنیت و قلمرو متمرکز است، اما اگر عمیقتر به آن نگاه کنیم، بعید نیست که بسیاری از درگیریها ایدئولوژیک باشند. در دوره مدرن و من این مدرنیته را زمانی میدانم که جمعیتهای نسبتاً تحصیل کرده و کم و بیش باسواد داشتیم، ایدئولوژی در درگیریهای سرزمینی نقش داشته است. احتمالاً آنها را نیز تشدید میکند. یک قلمرو کاربرد محدودی دارد، اما ایدئولوژی، اگر به طور جدی باور شود، جهانی و نامحدود است. در طول سی سال گذشته، ایدئولوژی در روسیه یا غرب نقش چندانی در ظاهر نداشته است. اما اکنون به نظر میرسد ایدئولوژی، مدت ها نهفته، دوباره در خط مقدم سیاست ظاهر میشود. روسیه به تازگی یک دوره تحصیلی اجباری را معرفی کرده است که به سختی میتوان آن را جز هدف ایدئولوژیک دانست، و ایران جنگ روسیه و اوکراین را چیزی میبیند که ظهور امام دوازدهم، مهدی را تسریع می کند. مهدویت از دیرباز یک ایدئولوژی مهم در سپاه پاسداران ایران بوده است. در این مقاله روسیه را با ایران مقایسه میکنم، جامعهای که احتمالاً از سال 1979 در حال توسعه یک دوره طولانی ایدئولوژیک بوده است و از برخی جهات ساختارهایی شبیه به روسیه دارد. دوره جدید آکادمیک روسیه با عنوان "مبانی دولت روسیه" و نوعی دوره آموزشی ارزشی و گرایشی در مورد تاریخ و سیاست روسیه است. این دوره، تا حدی،…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.