همسایگان افغانستان به این نتیجه رسیدهاند که «معامله بزرگی» با طالبان در کار نیست و صرفاً میتوانند با حفظ «کانالهای ارتباطی» مانع تشدید تنش و موجب حفظ منافع ملی خود شوند. امنیت محدوده قابل توجهی از چین در شرق تا روسیه و آسیای مرکزی در شمال، ایران و ترکیه در غرب، و پاکستان و خلیج فارس در جنوب افغانستان، به این کشور وابسته است و به همین دلیل «طالبان، افغانستان را پلی میداند که همه این مکانها را به هم متصل میکند». علیرغم مخالفتهای لفظی همسایگان و دولتهای جهانی با نقض حقوق بشر توسط طالبان و به ویژه محدودیتها علیه زنان، ولی مجبورند برای توقف تروریسم فراملی، مدیریت اختلافات مرزی و آبی و همچنین تداوم روابط تجاری، با این حکومت «تعامل مقطعی در موضوعات خاص» داشته باشند. به ویژه که طالبان هرگونه تلاش برای تغییر وضعیت موجود را به مثابه «مداخله خارجی» محکوم و بر ضرورت «احترام به ارزشهای فرهنگی متنوع» تأکید کرده است. طالبان به جای برخورد با «شبهنظامیان اسلامگرا» سیاست دیگری را در پیش گرفته که طی آن با وادارسازی آنان به جابجایی جغرافیایی، امکان کنترل و فرماندهی نیروهای این گروهها را تضعیف و آنان را ترغیب به جدایی نماید. نویسندگان معتقدند به جز «تحریک طالبان پاکستان»، فعالیت دیگر گروهها علیه همسایگان تشدید نشده است. در عین حال که علیرغم تلاش طالبان برای برخورد با شاخه خراسان داعش، «نتوانسته اعتماد همسایگان افغانستان درباره اراده طالبان» علیه داعش را جلب کند. در حوزه امنیت، استقرار طالبان و افزایش امنیت داخلی این کشور میتواند زمینهساز بهبود مسیرهای ترانزیتی از درون افغانستان باشد که در صورت توسعه خطوط ریلی، جادهای و لولههای گاز و نفت، کریدوری در چارچوب احیای جاده ابریشم، ایجاد کند. نویسندگان معتقدند افزایش سرمایهگذاری در افغانستان و ارتقای روابط تجاری میتواند به وابستگی متقابل اقتصادی انجامیده، جناحهای میانهروی طالبان را که «درصدد افزایش بقای رژیم طالبان» هستند، بر…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.