این نشست در تاریخ 22 آذر به میزبانی سامانه تبادل رصد اندیشکده ها ( رصدخونه ) در محل خانه اندیشه ورزان با حضور دو تن از دیپلمات های برجسته کشور ، دکتر مجتبی فردوسی پور ( سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در اردن ) و جناب آقای محمد علی سبحانی( سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در لبنان ، اردن و قطر) برگزار گردید .
پیامدهای جنگ غزه:
دکتر مجتبی فردوسی پور در این نشست با اشاره پیچیدگی و ترکیبی بودن عملیات طوفان الاقصی ، بیان داشت که هنوز زوایای پنهان این عملیات آشکار نشده و احتمالا در گذر زمان شاهد خواهیم بود که اطلاعات مهم این عملیات بیش از پیش مکشوف گردد.
وی با اشاره به اسیر شدن تعداد زیادی از نخبگان یهودی با تابعیت مضاعف در طی عملیات طوفان الاقصی ، بیان داشت که بسیاری از اطلاعات مهم و محرمانه رژیم صهیونیستی در اختیار نیروهای حماس قرار گرفته است .
وی با اشاره به استراتژی و سه اصل بن گورین که بیان می دارد که اسرائیل وارد جنگی نمی شود که پیروز قطعی آن باشد و هم خارج از سرزمین های اشغالی باشد و همچین اصل غافلگیری و حمله پیش دستانه در آن رعایت شده باشد، اشاره داشت که در طوفان الاقصی بر خلاف یوم کیپور که تنها اصل غافلگیری از بین رفته بود، هر سه اصل بن گورین از هم فروپاشید و فلسطینیان هر سه اصل را مهندسی معکوس نمودند.
وی با اشاره به اهمیت استراتژیک این عملیات، بیان داشت که طوفان الاقصی برای اولین بار کل ساختار و سیستم اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی را از هم فروپاشاند ، چرا که اسرائیلی ها نتوانستند متوجه شوند که از 17 نقطه دیوار امنیتی شان ،نیروهای حماس نفوذ کرده اند .
در عملیات طوفان الاقصی که روز شنبه به وقوع پیوست، ایالات متحده آمریکا در تیتر خبری که ظهر روز عملیات منتشر می کند، اعلام می دارد که اسرائیل دچار شکست سهمگین هوش مصنوعی شده است که ناظر بر سیستم های پدافندی یا گنبد آهنین می شود که از کار افتاد و 22 پایگاه لشگر غزه در اختیار نیروهای حماس قرار گرفت و منجر به این شد که فرماندهی نیروهای اسرائیلی مدت ها در شرایطی باشند که متوجه نشوند که با چه کسانی می جنگند، با نیرو های خودی می جنگند یا نیروهای حماس و یا نیروها ی جهاد؟
وی در ادامه اشاره داشت که نکته قابل توجه اینجاست که آقای لاپید از اپوزسیون روز یکشنبه بعد از حمله صحبت می کند و خواستار تشکیل دولت ائتلافی می شود و پس از آن دولت شرایط جنگ ایجاد می شود و به نیروهای ذخیره فراخوان داده می شود و از 365 هزار نیروی ذخیره ، 300 هزار نفر برای حضور در جنگ اعلام آمادگی می کنند که این نشان از وخامت اوضاع برای اسرائیلی ها داشت . لذا به واسطه این شرایط نابسامان ، ایالات متحده ورود می کند که وضعیت برای حاکمیت اسرائیل بدتر نشود ، چرا که اسرائیل به مثابه ژاندارم یا نیروی حافظ منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه محسوب می شود و آمریکایی ها ورود کردند تا هم از کیان رژیم صهیونیستی دفاع کنند و هم مانع از گسترش جنگ به سایر مناطق خاورمیانه و ورود نیروهای محور مقاومت یعنی ایران و حزب الله و...شوند.
یکی از نکات مهم این جنگ این بود که آن تهدید وجودی برای ایران که همواره از سوی اسرائیل علیه ایران دنبال می شد، این بار در این جنگ معکوس گردید و به سمت خود اسرائیلی ها رفت و بار این مسئله هم به روی محور مقاومت به خصوص حزب الله بود که ما شاهد حضور تشکل متحد محور مقاومت در این نبرد بودیم و مدیریت بحران از طریق چند جبهه صورت گرفت و گروه های مختلف محور مقامت همچون حزب الله لبنان، انصارالله یمن و حشدالعبی عراق تلاش کردند تا اهرم فشاری بر نیروهای اسرائیلی و آمریکایی باشند.
تاثیر جنگ غزه بر نظم جهانی :
مجتبی فردوسی پور در ادامه گفت : از تاثیر گذاری این نبرد بر نظم جهانی هم می شود اشاره داشت که به واسطه این نبرد، دریای چین جنوبی دچار سردشدگی شد و مجدد عطف توجه ایالات متحده، بر منطقه خاورمیانه متمرکز شد.
و همچنین در سایه توجه افکار عمومی جهانی نسبت به این جنگ، روس ها تمرکز و تسلط بیشتری بر جنگ اوکراین پیدا کردند و بر مناطق حائل روس زبان همچون دونتسک و خرسون و لوهانسک مسلط شدند و این امکان وجود دارد که سطح کمک های آمریکا به اوکراین نیز کاهش پیدا کرده و روس ها با تسلط بر این مناطق، روند مذاکرات را جلو ببرند.
پیش فرض ها و سناریوهای پیش رو :
نکته اول در پیش فرض های موجود این که امکان بازگشت به نقطه صفر یعنی پیش از جنگ غزه بسیار ضعیف است .
پیش فرض دوم اینکه اسرائیل اعلام کرده است که به دنبال ایجاد یک منطقه حائل می باشد و به واسطه وجود زیرساخت های حماس و جهاد در مناطق شمالی غزه ، اسرائیل این منطقه را کوبید تا این منطقه و همچنین منطقه جنوب شرقی را به عنوان منطقه حائل در اختیار داشته باشد.
پیش فرض سوم این است که اسرائیل کل باریکه غزه را تحت اشغال خود در بیاورد، که این پیش فرض هم احتمالش ضعیف است و بعید به نظر می رسد که اشتباه شارون را نتانیاهو مجدد مرتکب شود.
پیش فرض چهارم این که وضع فعلی ادامه پیدا کند که آمریکا مخالف این امر است، اما ممکن است اسرائیل با فشار بخواهد این وضعیت را ادامه دهد.
سه سناریو برای این جنگ متصور است :
سناریو اول بازگشت به نیروهای صلح بین المللی یا یونیفل است که در مرز سرزمین های اشغالی و غزه مستقر شوند . این مسئله به نفع آمریکا نیست ، چرا که اگر بنا باشد نیروهای آمریکایی در کنار نیروهای صلح بین المللی در این مرز مستقر شوند و کشته دهند، برای آمریکایی ها تبعات دارد .
سناریو دوم این که غزه را تحت قیمومیت عربی اسلامی در بیاورند که البته کشورهای عربی اعلام کرده اند که حاضر نیستند مسئولیت این غزه بحران زده را به این شکل بپذیرند .
سناریو سوم هم سناریو خودگردانی در غزه است که غزه در اختیار تشکیلات خود گردان قرار بگیرد و برای این امر بلینکن دیدارهایی را با محمود عباس داشت و وی نیز استقبال کرد . لذا این سناریو شاخص ترین و محتمل ترین سناریو می باشد که همان کرانیزه کردن غزه می باشد که در این صورت این منطقه تحت نظارت و حضور فیزیکی اسرائیل خواهد بود.
اما آنچه که مجامع بین المللی به دنبال آن هستند، دو شاخصه دارد. یک شاخصه همان چیزی است که در اسلو از 1991 کلید خورد و فرآیندهایی را طی نمود و شاخص دوم طرح دو دولت یا همان طرح ملک عبدلله و بازگشت به مرزهای 1967 است. اما آنچه در حال بررسی در مجامع است نه شاخص اول و نه دوم ، بلکه حد وسط این دو می باشد. که به معنای دو دولت و تشکیل دولت فلسطینی نیست. بلکه نتیجه آن پوشش و سلطه امنیتی و اقتصادی اسرائیل خواهد بود.
اما در مورد آینده حماس و محور مقاومت می بایست گفت که معتقدم مقاومت ریشه در متن و بطن جامعه فلسطینی دارد و هر فلسطینی یک شاخص مقاومتی است و مقاومت یک ایده است و ایدئولوژی را نمی توان از این مردم جدا کرد و علی رغم همه تلاش های اسرائیلی ها ، ایدئولوژی حماس را نمی توان از بین برد.
محمد علی سبحانی با اشاره به این که مهمترین سوال من نسبت به این جنگ این بود که آیا حماس به عنوان طراحی کننده این عملیات، محاسبه عکس العمل ها نسبت به این عملیات را، پیش از طراحی و عملیاتی کردن آن کرده بود یا خیر، در ابتدا تاریخچه ای را نبردهای میان اسرائیلی ها و فلسطینی ها بیان کرد و ضمن آن به بیان خاطراتی از دوران مسئولیت خود در لبنان و اردن پرداخت.
سپس بیان کرد به نظر من به دلیل خطای محاسبه به مرحله ای رسیدیم که هر چند امیدواریم اتفاق نیفتد، اما معتقدم که حماس همان سرنوشت عرفات در لبنان و اردن را خواهد داشت .
وی سپس ضمن اشاره به پر انرژی بودن حماس به دلیل ایدئولوژی اخوانی، بیان داشت که امکان این که اسرائیل بتواند به راحتی احساس امنیت از جانب حماس کند وجود ندارد، مگر این که بتواند معادله را تغییر دهد.
همچنین اشاره داشت که مصر به هیچ وجه امکان ندارد از سوی غزه مهاجر بپذیرد و مردم غزه در این منطقه خواهند ماند و حتی قطر هم حاضر نیست که بیش از این هزینه بپردازد و در اخبار داشتیم که تعدادی از سران حماس از دوحه به محلی نامعلوم منتقل شدند ، چرا که نمی توان از کشورها بیش از توانشان در دفاع از فلسطین انتظار داشت.
وی سپس با اشاره به سخن برخی که معتقدند کار غزه تمام شده است، بیان داشت که قصه فلسطین ریشه تاریخی و دینی دارد و نمی توان اینگونه متصور شد که کار غزه تمام شده است.
همچنین در مورد آینده حماس بیان داشت که بالاخره محدودیت هایی را برای این گروه ایجاد خواهند نمود و محتمل است که یا به شکل زیرزمینی به حیات خود ادامه دهد یا در یکی از کشورهای عربی مثل سوریه ( با وجود اختلافاتی که با هم دارند ) یا مراکش یا تونس یا...بروند و حتما در یک کشور عربی به حیات خود ادامه خواهند داد و قطعا به ایران نخواهند آمد، چرا که به مصلحت ما نیست و حتی اگر ایران بپذیرد، به مصلحت خودشان هم نیست که به ایران بیایند، چرا که اگر به یک کشور عربی بروند، همچنان مسئله فلسطین تحت عنوان یک مسئله عربی پیگیری خواهد شد.
وی در ادامه اشاره کرد به اعتقاد من، مساله به این زودی حل نخواهد شد چون بعید است که سازمانهای بینالمللی، دولتهای هوادار پایان جنگ و ملتها بتوانند در مقابل خواست اسراییل، امریکا و اروپا بتوانند کاری کنند.
همچنین در انتها با اشاره به تفاوت حماس با سایر گروه های مقاومت فلسطینی همچون جهاد، بیان داشت که ممکن است جهاد روزی از بین برود، اما حماس از بین نمی رود، چرا که حماس در جامعه خود یعنی فلسطین، همچون حزب الله در لبنان، مطلوبیت و محبوبیت دارد.
و در نهایت بیان کرد که احتمالا ما در آینده با غزه ای جدید مواجه خواهیم بود که مقاومت حماس در آن حکومت نخواهد کرد.