در دنیای به هم پیوسته امروزی، رسانهها به نیرویی فراگیر تبدیل شدهاند که افکار عمومی را شکل میدهد، بر تصمیمات سیاسی تأثیر میگذارد و روندهای فرهنگی را منعکس میکند. همانطور که فناوریهای دیجیتال، انقلابی در تولید، توزیع و مصرف محتوا ایجاد میکنند، نیاز به بررسی دقیق پویایی رسانهها در زمینههای اقتصاد سیاسی، تأثیر فرهنگی و جهانیسازی بسیار مهم میشود. چشمانداز رسانهای صرفاً بازتابی از جامعه نیست. این میدان جنگ قدرت است، جایی که منافع اقتصادی، برنامههای سیاسی و پویاییهای فرهنگی با هم برخورد میکنند و همزیستی میکنند. قدرت و نفوذ: چشمانداز پیچیده رسانه محیط رسانهای معاصر، عرصه پیچیدهای است که در آن قدرت و نفوذ دائماً در جریان است. سازمانهای رسانهای، اعم از دولتی، خصوصی، در چارچوب نظامهای اقتصادی و سیاسی گستردهتری فعالیت میکنند که محتوا و عملیات آنها را شکل میدهند. در بسیاری از کشورها، تعداد کمی از کنگلومراها، سهم قابل توجهی از بازار رسانهها را در دست دارند که در نتیجه، دیدگاهها یکسان شده و تنوع رسانهها کاهش مییابد. ایالات متحده را در نظر بگیرید، جایی که غولهایی مانند Disney، Comcast و ViacomCBS بر چشمانداز تسلط دارند و دارای شبکههای تلویزیونی متعدد، استودیوهای فیلم و سایر داراییهای رسانهای هستند. این تمرکز مالکیت، غالباً دامنه دیدگاههای در دسترس عموم را محدود و تنوع آرا و نظرات لازم برای یک دموکراسی سالم را خفه میکند. سازمانهای رسانهای که بر اساس ضرورت درآمدهای تبلیغاتی هدایت میشوند، تمایل دارند داستانهایی را که با منافع حامیان مالی خود هماهنگ هستند، پوشش دهند، که منجر به تمرکز بر سرگرمی و هیجانگرایی به قیمت روزنامهنگاری عمیق و تحلیل انتقادی میشود. علاوه بر این، بازیگران سیاسی تأثیر قابل توجهی بر رسانههای جمعی دارند. رسانههای دولتی اغلب به عنوان بلندگوهای تبلیغاتی دولت عمل و سیاستهای رسمی را ترویج میکنند و در عین حال صداهای مخالف را به حاشیه میبرند.حتی در کشورهایی که مطبوعات آزاد دارند، مکانیسمهای نظارتی…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.