با توجه و تحلیل معطوف به طرفهای محور مقاومت تحت رهبری ایران و صحبت در مورد آنچه که در مورد جنگ اسرائیل علیه نوار غزه انجام شده یا ممکن است در آینده اتفاق بیفتد، از انتقاد و سرزنش حزبالله صحبت شده است. اتفاق مشابهی که نظام اسد با آن مواجه است، به ویژه در سایه غیاب بشار اسد و حکومت سوریه از تحولات فلسطین، این در حالی است که دولت سوریه حامیانش شعارهای حمایت از فلسطین و آزادی را سر می دهند. مقامات جنبش مقاومت اسلامی حماس انتقاد از حزب الله لبنان را با لحن توهین آمیزی بیان کردند و گفتند که گامهای واقعی آن در حد مورد انتظار نبوده و غزه با توجه به انتظارات زیادی از حزب مقاومت دارد. علامتهای سوالی در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی درباره آنچه که به عنوان «پاسخ ضعیف در مقایسه با اظهارات پر طنین و آتشین» توصیف شد، مطرح شد.
از زمان آغاز عملیات طوفان أقصی موسی ابومرزوق، یکی از اعضای دفتر سیاسی حماس در دو ادعای جداگانه گفت که " غزه انتظار زیادی از حزب الله داشت" و سپس تایید کرد که آنها در جنبش "به خود متکی هستند"، بدون آنکه هیچ اشارهای به دولت سوریه یا بشار اسد نمایند.
انتقادات در شبکههای اجتماعی از اظهارات مکرر مقامات ایرانی در خصوص فاجعه آشکار غزه بر کسی پوشیده نبود و آخرین این انتقادات از سوی حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه بود که گفت: «زمان به سرعت در حال سپری شدن است و جنایات اسرائیل در نوار غزه همچنان ادامه دارد"
آیا غزه دست های خود را از بشار اسد شسته است؟
با این پرسشها که در شبکههای اجتماعی مطرح میشود، از جمله: «ایران پس از بیش از یک ماه جنگ و تهاجم و مرگ بیش از 10000 نفر که اکثریت آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهند، منتظر چه چیزی است و چه زمان مناسبی برای اقدام است.؟» سؤال دیگری مطرح میشود که چرا هیچکس به بشار اشاره نکرد، اسد را سرزنش نمیکند؟ حتی رهبران حماس هم به صورت تلویحی حزبالله را مقصر میدانستند، حتی یک کلمه «نه تشکر و نه مذمت» به زبان نیاوردند.
تنها دو ماه قبل از عملیات طوفان الاقصی، بشار اسد در گفتگو با اسکای نیوز عربی اعلام کرد که روابط دمشق و حماس نمیتواند به وضعیت گذشته بازگردد.
علیرغم حضور رسمی مقامات حماس در دمشق این پرسش مطرح میشود که آیا کاهش روابط حماس و حکومت سوریه دلیلی برای شستن دستهای این جنبش از بشار اسد و واکنش او به وضعیت غزه است یا خیر؟ آیا بشار اسد از محور مقاومت خارج شد؟
اما بیایید محاسبات و ارتباطات سیاسی و دیپلماسی حماس را که در هر گام برمیدارد و هر بیانیهای که میدهد را کنار بگذاریم. و به حکومت بشار اسد و اهمیت حضور او در جنگ کنونی غزه، یا حداقل واکنش رسمی او به جنگ اخیر، همانطور که حزب الله انجام داد، بپردازیم. آیا فلسطینی ها و اعراب متوجه شدند که حکومت سوریه هرگز در کنار مقاومت فلسطین در برابر اشغالگری اسرائیل نبود؟ و آیا در انتقادها و محکومیتهای مکرر نسبت به واکنش ایران و متحدانش حتی ارزشی ندارد؟
حتی نیروهای مقاومت عراقی وابسته به ایران، مانند نیروهای حشد الشعبی و دیگران، بیش از بشار اسد در رسانهها و تریبونهای جمعی سخنانی در مورد فلسطین و جنگ اخیر غزه مطرح کردند، اما صحبتهای بشار اسد بیشتر یک سری سخنان کلی در رابطه با مسئله فلسطین و عدم اشاره غیر مستقیم به تراژدی غزه است.
اسرائیل که در جبهههای سوریه و لبنان در حالت آمادهباش قرار دارد ، به جای بشار اسد به حزبالله هشدار داد و همچنین دولت سوریه را تهدید کرد که در صورت پیوستن به نبرد، دمشقو حومه جنوبی آن را نابود خواهد کرد. کلمه (غزه) حتی در سخنرانیهای بشار اسد نیز غایب بود و به طور غیرمستقیم از متحد خود حسن نصرالله نام برد و گفت: " نبرد فعلی در غزه باعث آسیب خواهد شد."
به نظر میرسد، این پیامهای اسرائیل به سوریه و بمباران فرودگاه به منزله تمسخر و تحقیر بشار اسد توسط اسرائیل است، زیرا هواپیماهای اسرائیلی بارها فرودگاه های سوریه را بمباران کرده و آنها را از خدمت خارج کردند. ممکن است کسی بگوید که سوریه دوران جنگی را پشت سر میگذارد و هنوز از این شرایط رهایی نیافته است، بنابراین هیچکس حکومت حاکم در آنجا را مقصر نمیداند، اما پاسخ به آن نیازی به رفتن به جایی دور و مطرح کردن بحثهای سوریه و پیچیدگیهای آنها ندارد.