جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به دلیل تفاسیر متفاوت از اسلام، رقابتهای ژئوپلیتیکی، اختلاف در نظامهای سیاسی، سیاستهای نفتی متضاد اوپک، سوء تفاهمهای سیاسی و روابط آنها با آمریکا و سایر کشورهای غربی، همواره دورههای تنش را تجربه کردهاند. اما در 10 مارس سال جاری، در پی دیدار علی شمخانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران و همتای سعودی وی، مساعد بن محمد العیبان، مشاور امنیت ملی عربستان سعودی، روابط دیپلماتیک بین دو کشور پس از هفت سال اختلاف و خصومت از سر گرفته شد. متعاقباً وزرای خارجه آنها در ماه مه در پکن با یکدیگر دیدار کردند و سپس فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان در ماه ژوئن به تهران سفر کرد و این نشان دهنده گشایش فصل جدیدی در تاریخ گسترده روابط دو کشور بود. همچنین سفر حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران به عربستان سعودی و دیدار او با محمد بن سلمان ولیعهد در اول سپتامبر پازل تجدید روابط ریاض و تهران را تکمیل کرد. این تحولات به قدری مهم تلقی شد که رحیم صفوی، مشاور عالی نظامی آیتالله خامنهای، رهبر ایران، اعلام کرد که این توافق زلزلهای سیاسی است و به معنای آغاز دوران پسا آمریکا در منطقه خلیجفارس است. اگر دلایل و پیامدهای آشتی ایران و عربستان را دسته بندی کنیم، در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی قابل تحلیل است. در سطح داخلی، اقدامات ایران را می توان بخشی از دکترین «نگاه به شرق» و «سیاست همسایگی» رئیس جمهور ابراهیم رئیسی دانست. هدف سیاست نگاه به شرق تقویت روابط با چین و روسیه است، در حالی که سیاست همسایگی 15 کشور همسایه ایران را به عنوان شرکای اصلی اقتصادی و سیاسی خود در اولویت قرار داده است. این دکترین برای خنثی کردن فشارهای آمریکا و غرب ترسیم شده است. در واقع نزدیکی تهران-ریاض نوعی پیروزی و اعتبار…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.