هنگامی که 8 سال سن داشتم و در غرب اوکراین بودم فکر می کردم عجیب است بخشی از گروهی باشم که مجبور است از بقیه جدا شود تا در کلاس های مختص به زبان روسی حضور یابد. در مدرسه یاد گرفتیم لنین را دوست داشته و چگونه هواخواه انقلاب اکتبر شوروی و پیشگامان وفادار به آن باشیم. در آن جا اشعار پوشکین را می خواندم و موسیقی افرادی مانند گلینکا را می شنیدم. وضعیت به گونه ای بود که گویی فرهنگ یا هنر اوکراینی هرگز وجود نداشته اند. بخشی از این امر با طراحی روسیه بود و عبارت از بخشی از تلاش تاریخی آنان می شد که پیشینه اش به زمان شوروی باز می گشت تا از این طریق نسل هایی از هنرمندان اوکراینی را ساکت کرده یا حتی به قتل رسانند. در نیمه اول قرن 20 واسیل بارونسکی فعالی تأثیرگذار در عرصه موسیقی بود و تصمیم داشت کار هنری متفاوتی با معیارهای شوروی ارائه دهد. وی شخصیتی قابل تأمل و اوکراینی بود اما در سال 1948 دستگیر گردید و 10 سال در اردوگاه بازداشتی ها نگهداشته شد و بیشتر کتاب هایش هم در هنرستان موسیقی لویو که ریاست آن را برعهده داشت، در آتش سوخت. در دهه 20 از قرن پیشین خانه اسلوو در خارکیف تأسیس شد و مخصوص نویسندگان اوکراینی بود. این افراد از سوی استالین برای تعریف از سبک زندگی شوروی و تبیلغ آن مأموریت یافته بودند. اما هنگامی وحشی گری دولت شوروی را در قحطی سال های 1932 و 1933 مشاهده کردند که باعث قربانی شدن میلیون ها اوکراینی شد، حتی کومونیست های وفادار در اوکراین هم مجبور شدند به طور آشکار درباره آن سخن گویند. در نتیجه افراد خانه اسلوو تحت نظر قرار گرفتند و در پایان بیشتر آنان به اردوگاه های بازداشتی ها فرستاده شده و طی سال های 1933 تا 1938 با شلیک…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.