ضربه بازدارنده ایران و ظهور نبرد نامتقارن پهبادی در خاورمیانه ایران یک قدرت باستانی خاورمیانه است، اما از دوران امپراطوری آن قرنها گذشته است. امروز، یک بازیگر تجدیدنظرطلب با جاه طلبیهای هژمونیک است که توسط یک حکومت دینی فاسد و خودستایشگر اداره میشود. از زمان انقلاب اسلامی، ایران به دنبال صدور نسخه شیعه خود به همسایگان بوده است. در سطح سیاست، اهداف اساسی حکومتداری ایران، بیرون راندن ایالات متحده از خاورمیانه، نابودی کشور اسرائیل و حفظ حکومت بوده است. به دلایل مختلف، توان ایران نسبتا ضعیف بوده، بنابراین به دنبال رویکردهای نوآورانه و نامتقارن برای موازنه زمین بازی بوده است. علیرغم تحریمهای فلجکننده و آشفتگیهای داخلی، موفق به تقویت تواناییهای متوسط پایگاه صنعتی خود شده است. رویکردهای نامتقارن معمولاً بهترین پاسخ قدرت ضعیفتر به یک حریف قویتر است، بهویژه زمانی که یک تفاوت قابلفهم در منافع استراتژیک وجود دارد. در واقع یک اصل اعلامشده از استراتژی ایالات متحده این است که ایران از اهمیت کمتری نسبت به چین، روسیه یا کره شمالی برخوردار است. این تأثیر عمیقی بر رفتار ایران و رفتار متحدان و شرکای ایالات متحده در داخل و خارج از منطقه داشته است. برای قدرت ضعیفتر یعنی ایران این درگیری در نهایت به بقای رژیم مربوط میشود، در حالی که یک مسأله وجودی برای قدرت قویتر یعنی ایالات متحده نیست. این عدم تقارن، فرصتهایی را برای ایران ایجاد کرده است. ترکیب رویکرد نامتقارن و فناوری در جایی به اندازه پهبادها موفقتر نبوده است. در اینجا، بحث بر روی سهگانهای از سامانه های حمله دوربرد بدون سرنشین متمرکز خواهد بود. اول، نیروی رو به رشد موشکهای بالستیک ایران است که از هر دو سوخت جامد و سوخت مایع تشکیل شده و قادر به پرتاب در هر نقطه از خاورمیانه است. دوم، نیروی موشکی کروز متشکل از بدنههای هوایی بالدار که معمولاً در ارتفاع پایین و رادارگریز هستند. برخی بُرد…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.