در 8 ژوئن 1976، هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا به ژنرال پینوشه هشدار داد که نقض تکان دهنده حقوق بشر توسط رژیم اسرائیل، به روابط ایالات متحده با سایر کشورها آسیب وارد کرده است. اوضاع منطقه در حال چرخش بود و کیسینجر از این فرصت استفاده کرد و از پینوشه خواست تا «استانداردهای اساسی رفتار انسانی» را رعایت کند. اما کیسینجر در پشت صحنه پیام بسیار متفاوتی فرستاد. او در یک جلسه خصوصی به پینوشه بر حمایت کامل خود از او اطمینان داد و اعلام کرد اظهارات عمومی او چیزی جز یک نمایش سیاسی نیست. این رفتار متناقض نشان دهنده سنت پایدار دو حزبی ایالات متحده در پرداختن به حقوق بشر، حقوق بین الملل و دموکراسی است. کسینجر به عنوان معمار اصلی این استراتژی توسط برخی مورد توهین قرار گرفت.
اکنون، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، به سنت سلف خود عمل میکند. او تلاش می کند که حمایت بی قید و شرط واشنگتن از حمله اسراییل به غزه را با پایبندی ادعایی این کشور به نظم «مبتنی بر قوانین» آشتی دهد. بلینکن از هر فرصتی برای ترغیب اسرائیل به اجرای اقداماتی برای کاهش تلفات غیرنظامیان در غزه استفاده میکند. او در یک کنفرانس مطبوعاتی در ماه نوامبر گفت: «تصاویری از کودکان، پسران و دختران جوان فلسطینی را دیدهام که از خرابههای ساختمانها بیرون کشیده شدهاند. وقتی این را میبینم، وقتی به چشمان آنها نگاه می کنم، فرزندان خودم را می بینم.» با این حال، ما هنوز نمی دانیم بلینکن پشت درهای بسته به مقامات اسرائیلی چه گفته است اما عملکردها بلندتر از کلمات صحبت می کنند.
طی چهار ماه گذشته، دولت بایدن تحت فشار است که بیش از 14 میلیارد دلار کمک نظامی بدون قید و شرط را به اسرائیل پرداخت کند. پرداخت این پول، هنوز توسط کنگره تصویب نشده است، زیرا کاخ سفید آن را به بسته کمکی به اوکراین مرتبط کرده است که جمهوری خواهان مجلس با آن مخالف هستند. این کمک جدای از کمک سالانه 3.8 میلیارد دلاری اسرائیل به آمریکاست. همچنین، این پول جدای از میلیونها دلار گلولههای توپخانه و مهماتی است که دولت بایدن در ماههای اخیر مخفیانه از کنگره عبور داده است. نیروهای اسرائیلی از تسلیحات تدارکاتی آمریکا علیه غیرنظامیان فلسطینی برای اقدامات ویرانگر استفاده کرده اند. علیرغم درخواستهای عمومی از اسرائیل برای «به حداقل رساندن آسیب غیرنظامیان»، نیروهای اسرائیلی عمداً زیرساختهای غیرنظامی را در غزه هدف قرار میدهند تا به عنوان ابزاری بازدارنده، «یک شوک ایجاد کنند.»
در ماه گذشته، ایالات متحده یک قطعنامه دیگر درباره آتش بس و تبادل گروگان را در شورای امنیت سازمان ملل وتو کرد که سومین وتو در پنج ماه گذشته بود. واشنگتن همچنان به مخالفت با تحقیقات جاری دیوان بین المللی دادگستری در مورد اتهامات اسرائیل ادامه میدهد و نسل کشی می کند. اینها نهادهایی هستند که جوهره نظم بین المللی را که ایالات متحده مدعی حفظ آن است، نمایندگی میکنند.
در حالی که کیسینجر شهرت شخصی خود را حول آغوش سیاست واقعی وحشیانه، فقدان همدلی و عدم توبه سرسختانه اش بنا کرد، سبک بلینکن بسیار متفاوت به نظر میرسد. اینکه نسخه دیپلماسی بلینکن با ظاهری همدلانه همراهتر است، به این معنی نیست که این سیاست خطر کمتری نسبت به سیاست کیسینجر داشته باشد. با استفاده از لفاظیهای زیبا، بلینکن با دقت از خود تصویری ساخته است که حامی حقوق بشر در غره جلوه کند اما او و دولت آمریکا نه تنها حمایت مادی خود از اسرائیل را قطع نکردند بلکه روند نسل کشی در فلسطین را تسریع بخشیدند.
بر خلاف کیسینجر، بلینکن به خون روی دستانش افتخار نمی کند. در واقع، ما نباید تعجب کنیم که وقتی میزان جنایات اسرائیل به طور گسترده همراه با نقش واشنگتن در ایجاد آنها به رسمیت شناخته شد، بلینکن شدیداً به خاطر نقشی که بازی کرد عذرخواهی کرد و درخواست بخشش کرد. بلینکن بیشتر از کیسینجر به پنهان کردن خونریزی آن علاقه دارد. اجرای استراتژی دو وجهی اسرائیل-فلسطین در واشنگتن از تک تک دولتمردان فراتر رفته و به یک تلاش جمعی تبدیل شده است. وقتی بایدن علناً تاکتیکهای اسرائیل در غزه را به رسمیت میشناسد و دولت او داستانهایی را در مورد «سرخوردگی فزاینده» او از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به مطبوعات درز میکند، آنها همان بازی دو وجهی را انجام میدهند. دولت بایدن با منحرف کردن افکار عمومی در مورد حقوق بشر و نگرانیهای غیرنظامیان فلسطینی برای اسرائیل زمان میخرد و در عین حال تمام تلاش خود را میکند تا جریان ارسال تسلیحات به اسرائیل بدون وقفه ادامه یابد. زیرا در نهایت، حفاظت از اسرائیل به عنوان یک سرمایه گذاری استراتژیک در اولویت اصلی دولت آمریکا قرار دارد.
ما شاهد اجرای این بازی در زمان واقعی هستیم، زیرا اسرائیل قول حمله به رفح را میدهد، جایی که بیش از یک میلیون فلسطینی مجبور به فرار در برابر این هجوم شدند. دولت بایدن اعتراض شفاهی خود را نشان داده و به اسرائیل هشدار داده است که از حمله تمام عیار به رفح «بدون طرحی معتبر برای تضمین امنیت غیرنظامیان» حمایت نخواهد کرد. با این حال، به جای استفاده از اهرم واقعی برای منصرف کردن اسرائیل قبل از اینکه خیلی دیر شود، بایدن و بلینکن همچنان همه ابزارهای مورد نیاز برای انجام قتل عام بعدی را در اختیارنتانیاهو قرار دادهاند. رفتار آنها به مانند رفتارزمان کیسینجراست: فراخوان های توخالی برای خویشتنداری و محافظت غیرنظامی در ملاء عام، اما صادرات بی وقفه سلاح به اسرائیل در پشت صحنه.
سبک کیسینجر به یک اصل رفتاری برای دولتهای ایالات متحده مبدیل شده است که هر کدام هنر دوگانگی را به کمال رسانده و ساده کرده اند. کسانی که مرگ کیسینجر را جشن گرفتند و او را شرور همه بدی ها میدانستند، تصویر بزرگتری را از دست دادهاند. میراث کیسینجر زنده و سالم است. فقط به آنتونی بلینکن نگاه کنید.