پاسداران انقلاب اسلامی ایران رگبار موشک و پهپاد را به سوی اهدافی در سه کشور همسایه عراق، سوریه و پاکستان پرتاب کرد. آیا اقدام ایران یک نمایش قدرت حساب شده برای بازدارندگی دشمنانش بود یا اقدامی بی پروا که امنیت و منافع خود را به خطر انداخت؟ «ایران یک مرحله بالقوه از آشفتگی در حال تکامل را به نمایش گذاشت». ولی این اقدام بیش از آنکه «نمایش قدرت و اراده» ایران باشد، نمایانگر «ضعف ذاتی و محدودیتهای راهبردی» بود. ایران یک اقدام را به طور متوالی تکرار میکند ولی حملات به منافع ایران متوقف نمیشود. چنانکه ایران پس از حمله داعش به مجلس، در پاسخ گروههای کُرد جداییطلب و در پاسخ ترور سردار سلیمانی نیز به همین اقدام متوسل شده بود. علاوه بر اینکه در حملات اخیر نیز به جای اسرائیل «به مترسکهای کاهگلی» ضربه زد. نقطه ضعف دیگر حملات اینکه «دولت نزدیک به ایران در بغداد نیز از اقدامات ایران نگران و ناراضی شد» گرچه «به دلیل نفوذ شبهنظامیان شیعه، اقدامی بیش از صدور بیانیهای دیپلماتیک» انجام نداد. واکنش پاکستان بدتر از واکنش عراق بود و ایران در قبال حمله نظامی اسلامآباد، سکوت نمود. اینکه ایران علیرغم قابلیت موشکی و پهپادی جدی، به طور مستقیم مواضع اسرائیل را هدف قرار نداده، از ضعف نیروی هوایی ایران برمیخیزد. همچنین نیروی زمینی ایران نیز گرچه در دفاع قوی است ولی توان «هجوم فراتر از سرزمین ایران و تصرف سرزمینی دیگر» را ندارد. وی کارآیی نیروهای مقاومت را نیز در قلمروی سرزمینی خودشان، و تنها در اخلال در برنامه رقیب میبیند، و نه بیشتر. گرچه آمریکا راهی جز نبرد گسترده برای توقف عملیات مقاومت ندارد و این مسیری نیست که واشنگتن، توان اجرای آن را داشته باشد. مزیت نیروهای مقاومت این است که «چیزی برای از دست دادن ندارند» و با انگیزه مبارزه میکنند. حال آنکه آمریکا و اسرائیل، اراده پرداخت هزینه…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.