میشلیانگ، مدیر «برنامه خاورمیانه» در «بنیاد کارنگی» طی یادداشتی مورخ ۲۶ آبان ۱۴۰۲، به ارزیابی سرنوشت اسرائیل پس از جنگ غزه پرداخته است. به نظر وی، اسرائیل بین برقراری صلحی پایدار با فلسطینیان و اعطای یک دولت به آنان یا تداوم رژیم آپارتاید و اقدام به پاکسازی قومی در کرانه باختری و غزه از طریق اخراج فلسطینیان از این دو محدوده، باید یکی را برگزیند. او معتقد است که کابینه اسرائیل مسیر دوم را برگزیده ولی این مسیری است که به انزوای بیشتر این حکومت میانجامد. به اذعان یانگ «مفهوم انتقال اعراب از فلسطین یکی از محورهای اندیشه صهیونیسم بوده است» که اکنون در گفتار و رفتار راستگراهای اسرائیل به خصوص احزاب لیکود و یشعتید نمایان است. یانگ بیان داشته که اولاً امنیتی که اسرائیل در تداوم آپارتاید برای خود متصور است، پایدار نیست. ثانیاً گروههای مقاومت نیز در طول زمان راهبردها و امکانات خود را ارتقا خواهند بخشید و ثالثاً «امتناع رهبران اسرائیل از تشکیل یک دولت فلسطینی، دیگر برای نسلی از جوانان در سراسر جهان قابل تحمل نیست». وی گسترش احتمالی یهودیستیزی در جهان را یکی از پیامدهای رفتار نژادپرستانه اسرائیل قلمداد میکند و مینویسد:«یهودیان و اعراب در فلسطین چارهای جز همزیستی ندارند، زیرا هیچیک نمیتوانند از شر دیگری خلاص شوند». به تعبیر یانگ، تداوم زندگی فلسطینیان به عنوان شهروندانی با حقوق نابرابر نسبت به یهودیان، عملاً به تعمیق بحران خواهد انجامید. به همین دلیل، به نظر میرسد اگر راهبرد دوکشوری به بنبست رسیده باشد، راهی جز تشکیل یک کشور واحد با حقوق برابر متصور نباشد
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.