اقدام بایدن علیه گروههای مقاومت موازنهبخش است. این حملات از این جهت قابل تحسین است که توانسته بین ضرورت واکنش به حملات علیه نیروهای آمریکایی و پرهیز از بروز یک نبرد منطقهای، توازن ایجاد کند. «علاوه بر این، بایدن به دنبال این است که به آمریکاییها اطمینان دهد که در برابر تهاجم خارجی بیکار نخواهد ماند». البته این حملات، تفاوت چندانی با حملات قبلی که به ترور فرماندهان گروههای عراقی و ضربه به مراکز راداری انصارالله در یمن انجامید، نداشته است. صرفاً تعداد آن در یک بازه زمانی محدود، افزایش قابل توجهی داشته است. «بازدارندگی ایران تنها با تعقیب نیروهای نیابتی آن دشوار است». زیرا با وجود گروههای مقاومت، ایران میتواند از مسئولیت این حملات بگریزد. «گرچه یک مقام ایرانی در شورای رهبری کتائب حزبالله عراق دارد و این گروه در گذشته به خواستههای ایران درباره آتشبس توجه کرده است». گروههای مقاومت عراقی، «علاوه بر توجه به خواستههای ایران، منافع خاص خود را نیز دارند. آنها از ایالات متحده و اسرائیل نفرت دارند و خود را مبارزانی قهرمان در راه خدا میدانند و با حمله به آمریکا، اعتبار خود را در جامعه سیاسی ستیزهجوی بسیار رقابتی در عراق تقویت میکنند». اینکه یمن یک دهه زیر بمباران وحشتناک سعودی قرار داشته، سبب شده تا «انصارالله چیزی برای از دست دادن نداشته باشد» و با انگیزه و اراده قویتری در قیاس با دیگر گروههای مقاومت، به نبرد بپردازد. آمریکا باید از هدفگیری مستقیم ایران بپرهیزد زیرا «واکنش ایران را برمیانگیزد و این میتواند یک چرخه تنش شدید ایجاد کند». به همین دلیل از یکسو ایران اعلام کرد نقشی در حمله به آمریکاییها در اردن نداشته و آمریکا نیز از سوی دیگر چند روز حمله را به تأخیر انداخت تا نیروهای ایرانی فرصت کنند جابجا شده و هدف حملات قرار نگیرند. به نظر نمیرسد که حملات ایالات متحده وضعیت تنش کنونی را را به…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.