در رسانههای اجتماعی مهاجران روس در دوران معاصر، این امر رایج شده است که از فقدان ابتکار سیاسی در میان جدیدترین موج مهاجرت روس گله کنند. آنها میگویند این مهاجران جز جدال و سازماندهی اقدامات اعتراضی با دستور کارهای مبهم که افراد بسیار کمی را جذب میکند، کاری از دستشان برنمیآید. من پیشنهاد میکنم دیدگاه را تغییر دهیم و به این موضوع نگاه کنیم که چه «نقاط رشدی» اخیراً در فرهنگ پدیدار شدهاند و چگونه فعالان فرهنگی روسزبان میتوانند به چالشهای یک چشمانداز سیاسی که به سرعت رو به وخامت میرود، پاسخ دهند. فرهنگ مهاجر روسزبان به عنوان یک «نقطه عطف»: الکساندر موروزوف، تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار، با اظهار نظر در مورد جشنواره فیلم مستند اخیر Artdocfest در ریگا، خاطرنشان کرد که جدیدترین موج مهاجرت از نظر فرهنگی بسیار پربار بوده است. موروزوف در جای دیگری به مؤسسات فلسفی مستقل، کنسرتها و جشنوارههای کتاب که توسط مهاجران جدید روس راهاندازی شدهاند، اشاره کرده است. او میگوید: «درون این فضا، تفکر عمیقی شکل میگیرد. زبانی عاری از اقتدارگرایی روسیه در حال شکلگیری است.» به گفته موروزوف، هنر معاصر، بیشتر از لفاظیهای سیاسی عقلانی، باید «پاسخی انسانگرایانه» به بحران عمیق جهان مدرن ارائه دهد. نویسنده این گزارش درصدد است تا نشان دهد که آنچه موروزوف توصیف میکند، الگوهای منسجمی است تا مجموعهای تصادفی از رویدادهای فردی. کسانی که به موازاتهای تاریخی علاقه دارند، به راحتی میتوانند با گفتن اینکه مؤسسات فرهنگی مهاجران روس صرفاً به این دلیل در حال افزایش هستند که افراد تحصیلکرده بیشتری روسیه را ترک میکنند و اینکه موج اول مهاجرت روسیه نیز در ساخت و ساز فرهنگی بسیار موفقتر بود - به عنوان مثال، سازماندهی خانههای انتشاراتی، اردوگاههای جوانان، باشگاهها - تا سازماندهی سیاسی خود، از ارزش بازتابهای موروزوف بکاهند. البته، زیرساخت فرهنگی امروز عمدتاً برای حمایت از دیاسپورای جدید روسزبان در سراسر بسیاری از کشورها ایجاد شده…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.