پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۱/۰۹

ژئوپلیتیک جدید قفقاز جنوبی

  :اندیشکده
:نویسنده
رصدخونه  :رصدگر
لینک منبع اصلی

گسست‌های ناشی از درگیری‌های نظامی بین ارمنستان و آذربایجان در سال های اخیر و همچنین تأثیر حمله روسیه به اوکراین، تنها تغییرات عمده و پیچیده ای نیست که در سراسر منطقه رخ می‌دهد. در واقع، در حالی که بسیاری از فرآیندهای سیستم بین‌الملل به وضوح در حال شکست در ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی هستند، چندین فرآیند مشخصاً منطقه‌ای نیز در جریان است.

آیا روسیه از قفقاز جنوبی خارج می شود؟

پس از اینکه آذربایجان کنترل کل منطقه قره باغ را دوباره به دست گرفت و ارمنی های محلی ساکن، آنجا را ترک کردند، به نظر می‌رسد که نفوذ منطقه ای قوی قبلی روسیه در ارمنستان و آذربایجان کاهش یافته است. البته از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نفوذ مسکو در منطقه رو به کاهش بوده است. با این حال، روسیه همچنان در منطقه حضور دارد و بعید به نظر می‌رسد که به این زودی ها از این منطقه دست بردارد. حجم مبادلات تجاری بین ارمنستان و روسیه در سال 2023 بالغ بر 7 میلیارد و 306 میلیون دلار بوده است که 43 درصد بیشتر از سال 2022 است. گردش تجارت متقابل در سال گذشته به 5 میلیارد دلار رسیده است. مبادلات تجاری بین ارمنستان و سایر کشورهای اتحادیه اوراسیا در سال 2023 با 39 درصد افزایش به 7.8 میلیارد دلار رسید.مبادلات تجاری بین آذربایجان و روسیه در سال 2023 بالغ بر 4.358 میلیارد دلار بوده است که 17.5 درصد بیشتر از سال 2022 است. مسکو و باکو در حال حاضر در مورد گزینه معکوس کردن عرضه نفت روسیه به آذربایجان بحث می‌کنند.

گردش مالی بین گرجستان و روسیه نیز در سال 2022 افزایش یافت. بر اساس گزارش اتاق بازرگانی و صنعت روسیه، گردش تجاری بین روسیه و گرجستان در سال 2022، 50 درصد افزایش یافته است. پس از ترکیه (2.8 میلیارد دلار)، دومین شریک تجاری بزرگ گرجستان در سال 2022، روسیه (2.5 میلیارد دلار) بود. اگرچه گردش مالی تجاری در سال 2023، 3 درصد کاهش یافت (تقریباً 2.5 میلیارد دلار).

همه این داده ها نشان می‌دهد که چگونه اقتصاد منطقه همچنان به روابط با روسیه وابسته است. از سوی دیگر، تحریم‌های روسیه به دلیل حمله این کشور به اوکراین، وابستگی متقابل جمهوری‌های قفقاز جنوبی و روسیه را تقویت کرده است. پس از آغاز تهاجم و به دنبال تحریم های غرب، ارزش روابط اقتصادی با قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی برای روسیه افزایش یافته است.

برخی از فعالیت‌های سیاسی اخیر ایروان، مانند الحاق ارمنستان به اساسنامه رم و مانورهای نظامی مشترک با ایالات متحده، باعث افزایش عصبانیت مسکو از ایروان شد. ارمنستان در ماه سپتامبر تمرینات مشترکی را با ارتش ایالات متحده انجام داد و خریدهای نظامی خود را از هند و اخیراً فرانسه افزایش داده است. این کشور قصد دارد روابط امنیتی خود را با غرب افزایش دهد. با این حال این کشور همچنان عضو سازمان پیمان امنیت جمعی است و هنوز پایگاه های نظامی روسیه در ارمنستان وجود دارد.

علی‌رغم قصد باکو برای پایان دادن به حضور نیروهای حافظ صلح روسیه در قره باغ، امید آن‌ها به خروج نیروهای روسی به دلیل آواره شدن اکثریت ارمنی های محلی از منطقه محقق نشده است. وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که «حضور نیروهای حافظ صلح روسیه در قره باغ مورد نیاز است و در آینده نیز ضروری خواهد بود.» به گفته وزارت دفاع روسیه، نیروهای حافظ صلح روسیه به انجام وظایف خود در قلمرو قره باغ ادامه می‌دهند و هجده پست نظامی روسیه وجود دارد. علاوه بر این، مسکو با به دست آوردن کنترل استراتژیک بر حوضه خزر در سال 2018، می‌تواند در صورت بروز چنین نیازی، از ناوگان خزر خود برای تحت فشار قرار دادن باکو استفاده کند. با توجه به تمرکز جمعیت آذربایجان و چگونگی زندگی اقتصادی و سیاسی آن در باکو، احتمال چنین سناریویی افزایش می‌یابد. علی‌رغم کاهش خریدهای نظامی از روسیه در سال های اخیر، تجهیزات نظامی روسیه سنگ بنای توانمندی‌های نظامی آذربایجان باقی مانده است. سهم روسیه در تسلیحات و تجهیزات ارمنستان بیشتر از آذربایجان است.

در مورد گرجستان، دورنمای نامشخص عضویت در ناتو، حضور نیروهای روسیه در آبخازیا و اوستیای جنوبی و گزارش‌های اخیر مبنی بر اینکه روسیه قصد دارد پایگاه دائمی نیروی دریایی در آبخازیا (بندر اوچامچیرا) بسازد، نشان می‌دهد که حضور نظامی روسیه در این کشور بعید است به زودی تمام شود.

در حالی که در مقایسه با خلیج سواستوپل، بندر پیشنهادی از نظر ناوبری، شرایط آب و هوایی و اندازه یک پایگاه دریایی چالش‌های بیشتری را به همراه دارد، ساخت یک پایگاه دریایی در آبخازیا، کنترل روسیه بر سواحل گرجستان و بنادر دریایی آن را افزایش می‌دهد. با این حال، برای ساخت این بندر به زمان قابل توجهی نیاز دارد. در چنین شرایطی، روسیه ممکن است ابزاری برای چین، ترکیه و غرب برای استفاده از بنادر گرجستان داشته باشد.

آیا کریدورهای حمل و نقل برای منطقه اهمیت دارد؟

مسیرهای اصلی حمل و نقل بین المللی در منطقه، مسیر غربی کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) و کریدور حمل و نقل شرق-غرب (کریدور میانی) BRI از نظر ژئواقتصادی برای توسعه منطقه مهم هستند. تحقق INSTC یک هدف استراتژیک برای مسکو و مورد حمایت ایران و هند است. پروژه دیگر، کریدور میانی، توسط چین و اتحادیه اروپا حمایت می شود. اتحادیه اروپا قصد دارد 10 میلیارد یورو در کریدور میانی سرمایه گذاری کند. آذربایجان شرکت کننده اصلی منطقه ای برای هر دو پروژه است. گرجستان یکی دیگر از کشورهای منطقه است که کریدور شرق به غرب از آن عبور می کند.

در مسیر غربی INSTC، هاب حمل و نقل آذربایجان در ابتدا به عنوان تقاطع کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب دیده می‌شد. مسکو چشم انداز INSTC را در رابطه با BRI در نظر می‌گیرد. در واقع، این که این دو پروژه بزرگ حمل و نقل به هم متصل شوند یا با هم رقابت کنند، ممکن است توسعه INSTC را تعیین کند. بنابراین، مسکو ارتباط بین این دو پروژه را ارتقا می‌دهد و باکو نیز از آن حمایت می‌کند. علاوه بر این، مسکو در حال بررسی بازگشایی مسیرهای بین ارمنستان و آذربایجان برای دسترسی ریلی به ارمنستان و ترکیه و کنترل ارتباط راه آهن بین آذربایجان و نخجوان است که می‌تواند توسط مرزبانان روسی به ترکیه متصل شود. ترکیه نیز از این پروژه حمایت می‌کند اما ایران نگرانی هایی دارد.

روسیه از منطقه‌ای شدن روابط بین المللی در قفقاز جنوبی حمایت می‌کند. هدف سیاست منطقه‌ای‌سازی روسیه تشدید گفت‌وگو، هماهنگی و تعامل با قدرت‌های اصلی منطقه‌ای و کشورهای یک منطقه معین است. مسکو با درک مشکلات اقتصادی و اکنون نظامی خود، همکاری با ترکیه و ایران را برای بازدارندگی یا به چالش کشیدن پروژه های اقتصادی و امنیتی غرب در منطقه ترجیح می‌دهد. در این راستا، قالب «3+3» که توسط آنکارا (روسیه، ایران و ترکیه + ارمنستان، آذربایجان و گرجستان) آغاز شده است، می‌تواند بستری برای همکاری‌های منطقه‌ای باشد. با این حال، منافع روسیه، ترکیه و ایران همیشه در قفقاز جنوبی منطبق نیست. اگرچه باکو و ایروان از این فرمت حمایت می‌کنند اما نگرانی تفلیس در مورد نیروهای روسیه در سرزمین‌های اشغالی، مشارکت گرجستان در قالب «3+3» را به چالش می‌کشد. با این حال، تضاد منافع به طور فزاینده ای وجود دارد. پروژه مسکو یعنی تامین خط لوله نفت روسیه به هند از طریق آذربایجان و ایران مورد استقبال آنکارا قرار نگرفت.

علی‌رغم افزایش همکاری‌های اقتصادی چین در سال‌های اخیر و اینکه یکی از مسیرهای پروژه حمل و نقل غرب به شرق از این منطقه می‌گذرد، قفقاز جنوبی به اندازه آسیای مرکزی برای پکن اهمیت ندارد. علاوه بر این، روابط چین با روسیه، ایران و ترکیه در حال تقویت است.

با توجه به احتمال حضور و نفوذ غرب در منطقه، باید بر روابط اقتصادی اتحادیه اروپا با سه کشور منطقه تاکید شود. غرب در روند صلح بین ارمنستان و آذربایجان علاقه مند است و اخیراً وضعیت نامزد اتحادیه اروپا که مدت ها در انتظار آن بود گرجستان توسط بروکسل اعطا شده است. اگرچه ایالات متحده در قفقاز جنوبی حضور نظامی ندارد و به اندازه اتحادیه اروپا از نظر اقتصادی درگیر نیست، دسترسی این کشور به حوزه خزر و آسیای مرکزی، نزدیکی آن به ایران و روسیه و حضور اقتصادی فزاینده چین ممکن است. با این حال، برای اعمال نفوذ موثر، ایالات متحده در منطقه، نیاز به دخالت ترکیه دارد اما اینکه آیا آنکارا از متحدان غربی خود در ناتو حمایت خواهد کرد یا تلاش خواهد کرد تا بین غرب، روسیه، ایران و چین تعادل ایجاد کند تا از منافع ژئواکونومیکی منطقه بهره مند شود، سوالی دیگر است.

چه کسی قفقاز جنوبی را کنترل می کند؟

در حال حاضر، تصویر ژئوپلیتیکی منطقه را می‌توان چنین توصیف کرد: روسیه به این زودی‌ها جایی را ترک نکرده و نخواهد رفت. نفوذ ترکیه به ویژه بر آذربایجان و گرجستان به میزان کمتری در حال افزایش است. هیچ تغییری در مشارکت ایران وجود ندارد، اگرچه روابط آن با ارمنستان در حال افزایش است. علی‌رغم نیات دیپلماتیک اخیر غرب در مورد روند صلح بین ارمنستان و آذربایجان، به نظر نمی‌رسد تغییرات اساسی در دخالت ایالات متحده یا اتحادیه اروپا از پایان دهه 2010 ایجاد شود. چین همکاری اقتصادی حیاتی با منطقه دارد اگرچه هیچ نشانه‌ای از دخالت پکن در مسائل امنیتی قفقاز جنوبی وجود ندارد. مشهودترین روند در منطقه حمایت مسکو، آنکارا و تهران از منطقه‌ای کردن روابط بین‌الملل برای به چالش کشیدن دخالت استراتژیک غرب در قفقاز جنوبی است. روند تاریخی دیگر، مانور سه کشور منطقه برای ایجاد تعادل بین قدرت های منطقه‌ای و بزرگ با توجه به سطح نفوذ کنونی آن‌ها بر ارمنستان، آذربایجان و گرجستان است. در حال حاضر، توازن قوا بین قدرت های منطقه‌ای و بزرگ درگیر در قفقاز جنوبی همچنان به نفع روسیه و ثانیاً ترکیه است. غرب عمدتاً از طریق افزایش روابط اقتصادی و امنیتی خود با کشورهای منطقه و همچنین میانجیگری در ابتکارات بین ارمنستان و آذربایجان می‌تواند بر فرآیندهای ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی تأثیر بگذارد. همچنین امکان همکاری های موقعیتی مانند همکاری امنیتی اخیر ارمنستان و فرانسه و توافق آذربایجان و ایران برای ایجاد مسیرهایی به نخجوان از طریق خاک ایران وجود دارد. بدیهی است که فرآیندهای نظام بین الملل بر وجهه ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی تأثیر خواهد گذاشت. در حالی که تقویت همکاری‌های سه کشور ممکن است مقاومت منطقه را در برابر چالش‌های منطقه‌ای و جهانی و تهدیدهای خارجی افزایش دهد، روابط کنونی ارمنستان و آذربایجان حداقل فعلاً آن را غیرممکن می‌کند.

منبع گزارش:
https://aze.media/the-new-geopolitics-of-the-south-caucasus/

مقالات مشابه

تقویت روابط امنیتی آمریکا و عراق در سایه عقب‌نشینی ایران
تداوم یک تهدید: جنگ ناتمام ایران و اسرائیل
جنگ ایران و اسرائیل و بازآرایی نظم منطقه‌ای

انتخاب سردبیر

user