مسکو عامل اصلی اتحاد ميان روسیه، كره شمالى، ايران و چين می باشد زیرا جنگ اوکراین به عنوان نقطه بی بازگشتی در تلاش پوتین علیه غرب بود و باعث شد پوتین فقط ملزم به نابودی اوکراین نشود بلکه متعهد به نابودی این نظم جهانی باشد. این موضوع به افزایش روابط وی با کشورهایی منجر شد که افکاری مانند افکار وی را دارند و با توجه به کاهش شدید روابط مسکو با اروپا از زمان آغاز این جنگ، این کشور چارهای جز اتکای بیشتر به شرکای جدید خود نداشت. به همین علت هم هر چه قدر اتکای کرملین به شرکای جدید بیشتر میشد، روسیه مجبور بود امتیازات بیشتری را به تهران، پکن و پیونگیانگ در حوزه های نفوذ خود دهد. برای نمونه پیش از جنگ اوکراین هم کمکهای نظامی مسکو باعث شده بود آمریکا مجبور شود بودجه نظامی خود را افزایش دهد زیرا روسیه در زمینه صادرات سلاح های پیشرفته، تکنولوژی نظامی و تمرینات مشترک به چین کمک کرده بود. همچنین به علت مشکلات ارتش چین از نظر تجربه عملیاتی افسرانی از روسیه که در جنگهای شرق اوکراین و سوريه مشارکت داشتند، تجربیات خود را به چین انتقال میدادند. در فوریه سال جاری هم مسئولان روس تأکید کردند با همتايان چینی خود در زمینه پیادهسازی هوش مصنوعی در بخش نظامی همکاری دارند. در همین راستا هم روسیه با ایران و کره شمالی روابطی دارد و روسیه در زمینه پدافند هوایی به ایران کمکهایی کرده و بر اساس توصیف دولت بایدن، ایران و روسیه با یکدیگر "شراکت دفاعی بیسابقهای" دارند. همچنین روسیه به کره شمالی هم در زمینههای افزایش دقت موشکهای بالستیک همكارى داشته و چه بسا در آینده در زمینه فرستادن ماهواره نظامی به فضا به پيونگيانگ کمکهایی ارائه دهد. این همکاری باعث شد پیونگیانگ تشویق شود تا به مذاکرات با کره جنوبی و آمریکا مانند قبل اهتمام نورزد بلکه با…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.