در 1 اکتبر، ایران 181 موشک بالستیک علیه اسرائیل پرتاب کرد و کاملاً از چندین خطر حیاتی آگاه بود: نخست، رهبران ایران میدانستند که دست برتر نظامی در برابر اسرائیل، قویترین قدرت متعارف، و تنها کشور دارای سلاح هستهای در خاورمیانه، ندارند. دوم، آنها فهمیدند که چنین اقدامی ممکن است باعث دخالت ایالات متحده شود که میتواند عواقب مخربی برای ایران داشته باشد. سوم، ایران احتمالاً میدانست که حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر 2023، چنان اضطراب شدیدی در مورد بقا و تشنگی عمیق برای انتقام در اسرائیل ایجاد کرده بود که رهبران آن مجبور بودند حتی سختتر از حمله ایران در ماه آوریل به این حمله پاسخ دهند. برخلاف اسرائیل که با کمک متحدان، بسیاری از موشکهای ایرانی را در ماه آوریل و این هفته رهگیری کرد، ایران نیز آگاه است که سامانههای دفاع هوایی خود به اندازه کافی برای محافظت از کشور آماده نیستند. علاوه بر این، سایر ارکان استراتژی بازدارندگی آن، تواناییهای هوایی و نیروهای نیابتی آن، از کارایی مشکوک برخوردار هستند. حمله روز 13 آوریل ایران، چالشهای مهمی را برای توانایی ایران در غلبه بر سیستمهای پیشرفته دفاع هوایی اسرائیل نشان داد. علاوه بر آن، عملیات اطلاعاتی و نظامی چندلایه اسرائیل علیه حزبالله و اقداماتی چون انفجارهای پیجر، ترور فرماندهان ارشد این گروه و حملات هوایی به انبارهای تسلیحاتی حزبالله، بخش اصلی «محور مقاومت» را تضعیف کرده است. با توجه به این نکات، سوال مبرم این است که چرا ایران تصمیم گرفت روی چنین حملهای قمار کند. جمهوری اسلامی رسماً انگیزه این حمله را پاسخی به ترور سید حسن نصرالله، اسماعیل هنیه و سردار عباس نیلفروشان، فرمانده سپاه قدس شاخه لبنان، اعلام کرده است. با این حال، منطق پشت تصمیم ایران میتواند ظریفتر باشد. دولتمردان ایران نیز مانند دیگر رهبران جهان از تاریخ غافل نیستند. آنها احتمالاً با روش اعدام باستانی چینی معروف به لینگچی…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.