تصمیم اخیرگاوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا، در وتوی لایحه SB-1047، که هدف آن تعیین استانداردهایی برای تنظیم خطرات هوش مصنوعی در سطح جهانی بود، توجه سیاستگذاران و شرکتها را در سراسر جهان جلب کرد. نیوسام این لایحه را به دلیل عدم وجود تحلیلهای تجربی و شواهد علمی کافی مورد انتقاد قرار داد. او در نامه خود به وضوح بر اهمیت «تجربی»، «شواهد»، «علم» و «واقعیت» تأکید کرد و این واژهها را هشت بار ذکر کرد. عدم توافق علمی در مورد خطرات و مزایای هوش مصنوعی به یک مانع بزرگ برای تنظیم مقررات تبدیل شده است. این عدم توافق نه تنها در سطح ایالتی و ملی، بلکه در سطح بینالمللی نیز مشاهده میشود. کارشناسان هوش مصنوعی گاهی اوقات به شدت در مورد اینکه کدام خطرات بیشتر باید مورد توجه قرار گیرند، تقسیم میشوند. در همین حال، رهبران جهان نیز در تلاش برای یافتن نقاط مشترک هستند. به عنوان مثال، واشنگتن و لندن آماده میشوند تا با تهدیدات زیستی، سایبری و اطلاعاتی ناشی از هوش مصنوعی در سالهای آینده مواجه شوند. اما همتایان آنها در پاریس و پکن کمتر از خطرات متقاعد شدهاند و این امر به چالشهای بینالمللی دامن میزند. در این راستا، خبر خوبی وجود دارد. کشورهای عضو سازمان ملل توافق کردند که یک «پنل علمی مستقل بینالمللی در مورد هوش مصنوعی» راهاندازی کنند اما خبر بد این است که ممکن است سازمان ملل این پنل را به سمت شکست سوق دهد. تاریخ نشان میدهد که استقلال علمی اغلب میتواند به بیاعتباری سیاسی منجر شود. به طرز پارادوکسیکالی، بهترین راه برای ارتقای علم این است که سیاستمداران را مسئول فرآیند قرار دهیم. عدم وجود یک تصویر مشترک و مبتنی بر واقعیت از هوش مصنوعی، قدرتهای رقیب را تشویق کرده است تا نقاط قوت خود را به پیش ببرند. به عنوان مثال، در ماه مه، یک جلسه نادر دوجانبه بین واشنگتن و…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.