خوزستان، یکی از غنیترین استانهای ایران و پنجمین استان پرجمعیت، دارای مشکلات جدی هست. این استان از تخریب شدید محیط زیست، فقر اقتصادی و نارضایتی اجتماعی-سیاسی رنج میبرد. کمبود آب که در اواسط سال ۲۰۲۱ اعتراضات را برانگیخت، دوباره رخ خواهد داد و میتواند ناآرامیهای مشابهی را به دنبال داشته باشد. دولت به درمانهای کوتاهمدت برای خاموش کردن اعتراضات تکیه میکند اما این رویکرد بحرانهای زیرین را تشدید میکند و منطقه را برای ناآرامیهای بیشتر آماده میسازد. در طول جنگ هشت ساله با عراق در دهه ۱۹۸۰، خوزستان میدان نبرد اصلی بود و نماد ارزشهایی بود که جمهوری اسلامی نوپای ایران به دنبال القای آن بود: مقاومت، اراده و فداکاری. با این حال، زخمهای آن دهه تلخ به حال خود رها شدهاند. در نتیجه، امروز در خوزستان، خطوط شکاف نگرانکننده کشور به وضوح نمایان است. دولت میتواند اقدامات مفیدی در خوزستان بهویژه برای کاهش نارضایتیهای سیاسی و کمبود آب انجام دهد. اقداماتی که دولت میتواند در خوزستان انجام دهد، شامل توانمندسازی مقامات محلی و گنجاندن نظرات جمعیت عربی است که در بهترین حالت خود را از لیست اولویتهای تهران کنار گذاشته و در بدترین حالت مشکوک به تبعیض عمدی هستند. آنچه تجربه خوزستان را قابل توجه میسازد، تعدد خطوط شکاف، تعهدات مکرر دولت برای حل مشکلات استان و عدم موفقیت در تحقق این وعدهها است. دولتهای متوالی ایران از زمان انقلاب ۱۹۷۹ نتوانستهاند به توسعه اقتصادی در خوزستان توجه کافی داشته باشند. شکاف مرکز-پیرامون در انواع مختلفی از شاخصها، از فقر تا بیکاری، مشهود است اما در خوزستان این عدم تناسب بیشتر است زیرا این استان در دوران پس از انقلاب آسیبهای زیادی را متحمل شده است. مقصر جنگ ایران و عراق بود که از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ ادامه داشت. خوزستان ویران شد و صدها هزار ساکن آواره شدند. رهبری کشور، آیت الله سید علی خامنهای، در تهران هرگز از…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.