ثبات استراتژیک یک موضوع مهم بین چین و ایالات متحده است. کارشناسان امنیتی هر دو کشور دیدگاههای مشابه و متفاوتی در مورد چگونگی پرداختن به این موضوع دارند. آنها همیشه نسبت به تغییرات در سیاستها و فناوریهای طرف مقابل بسیار حساس هستند، اما کمتر نسبت به تغییرات در کشورهای خود حساسیت نشان میدهند. برای کمک به بهبود روابط چین و ایالات متحده، ما باید تلاش کنیم تا نگرانیهای یکدیگر را بهتر درک کنیم. به عنوان مثال، هنگامی که کارشناسان آمریکایی در مورد چگونگی توسعه سلاحهای هستهای توسط چین بحث میکنند، مهم است که دیدگاههای کارشناسان امنیتی چین را در مورد توسعه سیستمهای دفاع موشکی توسط ایالات متحده درک کنیم. این درک متقابل نقطه شروعی برای جستجوی مشترک راهحلهای قابل تحمل برای هر دو طرف است. هدف این مقاله بررسی دیدگاههای کارشناسان امنیتی چین در مورد مسائل ثبات استراتژیک و تعاملات مرتبط بین چین و ایالات متحده است. دو مکتب فکری در مورد ثبات استراتژیک کارشناسان امنیتی چین ثبات استراتژیک را به دو دسته تقسیم میکنند که هر کدام دارای مبانی فلسفی متفاوتی هستند. یک مکتب رویکردی جامعنگر دارد و ثبات استراتژیک را به عنوان ثبات جامع میان ملتها بر اساس عوامل متعدد مینگرد. من هانگهوا، استاد برجسته دانشگاه تونگجی، نماینده این مکتب است. او و همکارانش مقالاتی را منتشر کردهاند که رویکرد تحقیقاتی خود و کاربرد آن را در زمینههای خاص تشریح میکنند. در حالی که این مکتب نقش سلاحهای هستهای را در ثبات بیندولتی نفی نمیکند، اما سلاحهای هستهای را تنها یکی از عوامل متعدد میداند. این دیدگاه نفوذ گستردهای در جامعه علمی روابط بینالملل و در میان کسانی که سیاست خارجی را اجرا میکنند، دارد. طبق این مکتب فکری، پرداختن به مسائل هستهای نمیتواند محدود به بحث صرفاً سلاحهای هستهای باشد. در گفتگوهای مربوط به مسائل هستهای با مشارکت کارشناسان چینی، برنامهها اغلب شامل برخی موضوعات کلی است.…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.