نقش سازنده و مخرب دیاسپورای افغانی دو سال و چند هفته از فروپاشی دولت افغانستان گذشت. این فروپاشی نتیجه مستقیم تسلط سریع طالبان و عقب نشینی ایالات متحده بود. در نتیجه میلیونها نفر مجبور شدند افغانستان را به مقصد پاکستان، ایران، تاجیکستان، ازبکستان و ترکیه ترک کنند. هزاران نفر دیگر به ایالات متحده، کانادا و جاهای دیگر در غرب تخلیه شدند. این مهاجرت، مهاجرتی را رقم زد که در تاریخ معاصر افغانستان بیسابقه بود. اما مهاجرت گروهی برای افغانستان پدیده جدیدی نیست. این همواره یک عنصر برجسته در تاریخ مدرن افغانستان است که به قرن بیستم باز می گردد. زیرا افغانستان حدود نیم قرن است که درگیر جنگ بوده است. یک درگیری پایدار و نفسگیر باعث شده است که بیش از ۷ میلیون نفر در مدت کمتر از ۵۰ سال به خارج از کشور مهاجرت کنند. به طور قابل توجهی، درصد نسبتاً کمی از مهاجران از افغانستان به طور داوطلبانه به دلایل شغلی یا اجتماعی- فرهنگی به بیان دیگر، برای یافتن کار یا فرصتهای اقتصادی، مهاجرت کردند. بیشترین مهاجرتها از افغانستان همیشه بهطور غیرارادی و در نتیجه فروپاشی دولت رخ داده است. مهاجرت ناخواسته با انقلاب جمهوری و سقوط سلطنت در سال ۱۹۷۳ آغاز شد. این به معنای نادیده گرفتن اهمیت مهاجرت داوطلبانه جمعی نیست، که متنوع و مکرر بوده و نقش مهمی در فرار مغزها در افغانستان داشته است. مهاجرت به دلایل اقتصادی، تجارت و ملاحضات فرهنگی- مذهبی و گاه تبعید انجام شده است. در هر صورت، کودتای محمد داود (۱۹۷۳)، کودتای سوسیالیستی (۱۹۷۸)، روی کار آمدن نیروهای مجاهدین (۱۹۹۱)، تأسیس دولت نخست طالبان (۱۹۹۶) و اخیراً بازگشت طالبان به قدرت (۲۰۲۱) همگی در مهاجرت افغانها نقش داشتند. در کنار مطالعات موردی دیاسپورای افغانی، در این میان، موجهای کوچک و انفرادی مهاجرت به خارج از افغانستان نیز رخ داده است و بعداً به گروههای بزرگتری از دیاسپوراهای افغان پیوستهاند.…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.