متاسفانه، جنجال اخیر بر سر استفاده از برنامه پیامرسان سیگنال توسط دولت ترامپ، اهمیت رویدادی را که در مورد آن بحث میکردند، یعنی حمله به حوثیها در ۱۵ مارس را تحتالشعاع قرار داده است. این حمله، آغاز یک کارزار نظامی ضروری و یک نقطه عطف بالقوه برای ایالات متحده در خاورمیانه بود. دولت بایدن عمدتاً تهدید فزایندهای را که حوثیها، گروه تحت حمایت ایران که رئیسجمهور ترامپ آن را یک سازمان تروریستی معرفی کرده است، برای تجارت جهانی ایجاد میکردند، نادیده گرفت. واکنشهای آن از قبل پیشبینی شده بود تا از هرگونه احتمال تشدید تنش توسط ایران و به تبع آن، هرگونه آسیب پایدار به حوثیها جلوگیری شود. در نتیجه، تأثیر بر این گروه در بهترین حالت ناپایدار بود. مهم است بدانیم که حمله به مواضع حوثیها در یمن، در درجه اول در راستای منافع ایالات متحده است. با تلاش برای تضمین عبور ایمن از بابالمندب، تنگهای که به دریای سرخ منتهی میشود و برای خطوط کشتیرانی بینالمللی حیاتی است، ما کمک ویژهای به تجارت اروپا انجام میدهیم. در عوض، ما چندین هدف گستردهتر را دنبال میکنیم: اول، ما بر اهمیت عبور آزاد در مشاعات جهانی تأکید میکنیم. ما بزرگترین کشور دریایی جهان هستیم و مفهوم ترانزیت بدون مناقشه، برای امنیت ما اساسی است. دوم، چین ما را زیر نظر دارد و از اقدامات ما در یمن درباره آنچه که در مورد تایوان تحمل خواهیم کرد یا نخواهیم کرد، نتیجهگیری خواهد کرد. در نهایت، حمله به حوثیها، تنها بازوی کاملاً فعال ایران در منطقه را تضعیف میکند. حزبالله، سوریه و حتی حماس نیز در حال حاضر به طور قابل توجهی تضعیف شدهاند. اکنون حوثیها نیز به دلیل اقدامات بیپروای خود مورد حمله قرار گرفتهاند. موفقیت معنادار به آسانی به دست نخواهد آمد. استفاده از نیروی هوایی به تنهایی برای شکست دادن شبهنظامیان به طور سنتی دشوار بوده است. با این…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.