برنامه هستهای ایران یکی از مهمترین چالشهای سیاست خارجی پیش روی دولت ترامپ است و نحوه برخورد آن با این بحران آهسته، سیاست خاورمیانه و جایگاه جهانی آمریکا را برای سالهای آینده شکل خواهد داد. بسیاری از اسرائیلیها بر این باورند که ضعف کنونی ایران فرصتی بی نظیر برای نابودی یا حداقل به عقب راندن برنامه هستهای آن از طریق یک حمله نظامی است. رئیسجمهور دونالد ترامپ، به نوبه خود، اعلام کرده است که «ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد» و در حالی که او روشن ساخته که به دنبال توافق هستهای جدید و روابط صلحآمیز با تهران است، میتوان تصور کرد که او از حمله اسرائیل یا حتی حمله مشترک اسرائیل و آمریکا به برنامه هستهای ایران در صورتی که راه حل دیپلماتیک غیرقابل دستیابی باشد، حمایت کند. در واقع، رئیسجمهور ترامپ اخیراً اظهار داشت که «دو راه برای متوقف کردن [ایران و برنامه هستهای آن] وجود دارد، با بمب یا با یک تکه کاغذ نوشته شده.» در نظر گرفتن اقدام نظامی علیه برنامه هستهای ایران پرسشهای متعددی را به وجود می آورد: چنین حملهای چه چیزی را می تواند به دست آورد و موفقیت چگونه باید سنجیده شود؟ آیا می توان حملهای را به گونهای طراحی کرد که از تشدید تنش و درگیری گستردهتر جلوگیری شود؟ و چه چالشها، تنشها و تناقضات بالقوهای در استراتژی پیشگیرانه وجود دارد که سیاستگذاران هنگام برنامهریزی یک حمله، یا طراحی یک کارزار برای نابودی یا تخریب برنامه تسلیحات هستهای ایران، باید در نظر بگیرند؟ این مقاله به بررسی این موضوع نمی پردازد که چگونه اسرائیل یا ایالات متحده ممکن است به برنامه هسته ای ایران حمله کنند. تلاش برای این کار بیهوده است. اسرائیل - و ایالات متحده، در صورت مشارکت در حمله - احتمالاً از طیف گسترده ای از قابلیت ها برای چنین عملیاتی استفاده خواهند کرد، از جمله قابلیت های…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.