تغییرات سریع در فناوریهای دیجیتال، زمینه را برای پیگیری «اهداف توسعهی پایدار»[۱] متحول کرده است. در بهترین حالت، این فناوریها به پیشرفتهای گسترده در دسترسی به خدمات عمومی و فرصتهای اقتصادی برای میلیونها نفر کمک کردهاند. در بدترین حالت، آنها فضا را به روی اشکال جدید نظارت دولتی باز کردهاند، نابرابریها را تشدید کردهاند و شکافهای اجتماعی را عمق دادهاند. بسیاری از شرکتهای خصوصی نیز تأثیر زیادی بر شکلدهی رابطهی بین فناوری دیجیتال و رفاه اجتماعی داشتهاند. در مقابل این نگاه، یک نگاه در حال گسترش نیز بر نیاز به کالاهای عمومی دیجیتال و زیرساختهای عمومی دیجیتال بسیار تأکید میکند. این گزارش بر روی «فناوری عمومی دیجیتال»[۲]، بهمعنای داراییهای دیجیتالی که زمینهی بازی برابر را برای استفادهی گستردهی همگان ایجاد میکنند، تمرکز دارد و در صدد است تا به این پرسش پاسخ دهدکه فناوری عمومی دیجیتال چگونه میتواند برای حرکت به سوی افق سال ۲۰۳۰ اهداف توسعهی پایدار، مؤثر باشد؟ هیچ رابطهی منحصر به فردی بین دسترسی به فناوریهای دیجیتال و نتایج اهداف توسعهی پایدار وجود ندارد. نتایج مطلوب اهداف توسعهی پایدار اغلب به زیرساختهای فیزیکی و سیستمهای اقتصادی زیربنایی بستگی داشته است. بهعنوان مثال، کشور رواندا علیرغم نرخ بالای فقر درآمدی و فقر اینترنتی، پیشرفت چشمگیری در شاخصهای سلامت اهداف توسعهی پایدار داشته است. این در تضاد با بورکینافاسو است که فقر درآمدی و فقر اینترنتی دارد؛ اما مرگ و میر کودکان در آن بیشتر است. سه لایه از اکوسیستم مربوط به فناوریهای عمومی دیجیتال قابل طرح است: «زیرساخت فیزیکی»، «زیرساخت پلتفرمی» و «محصولاتی در سطح اپلیکیشنها». پنج شکل از «زیرساخت پلتفرمی» نیز قابل طرح است که میتواند نقش مهمی در تسریع پیشرفت در اهداف توسعهی پایدار ایفا کند: زیرساخت شناسایی (هویت) و ثبت احوال که به شهروندان و سازمانها اجازه میدهد تا به حقوق و خدمات اولیه دسترسی برابر داشته باشند؛ زیرساخت پرداختها نیز انتقال کارآمد منابع را…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.