جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر در ضعیف ترین و منزوی ترین موقعیت خود از زمان تأسیس در سال 1979 قرار دارد و برای حفظ شبکه منطقه ای نیابتی و متحدان غیردولتی خود که فعالیت های آنها امنیت منطقه و جهان را تضعیف می کند، مبارزه می کند. این شبکه موسوم به «محور مقاومت» بخشی از راهبرد گستردهتر «دفاع روبهرو» ایران است که برای حفاظت در داخل و نمایش قدرت در سراسر منطقه با استفاده از ابزارهای نظامی، دیپلماتیک، سایبری و تبلیغاتی خود و همچنین ظرفیتهای شرکای محور طراحی شده است. با این حال، در یک سال گذشته، استراتژی تهران با فشار بیسابقهای در جبهههای مختلف و در حوزههای مختلف مواجه بوده است، در حالی که وضعیت کنونی خطر تشدید تنش منطقهای یا اشتباه محاسباتی ایران را افزایش میدهد، همچنین فرصتی را برای ایالات متحده و شرکای آن فراهم میکند تا واقعیتهای ژئواستراتژیک خاورمیانه را دوباره ترسیم کنند و ایران را به عقب برگردانند و خطوط باثباتتر آن را مهار کنند. استفاده از این لحظه مستلزم ارزیابی هوشیارانه از موقعیت منطقه و همچنین درک عمیقتر از پویایی سیاسی در داخل خود ایران است. رئیس جمهور دونالد ترامپ اکنون در دولت دوم خود با خاورمیانه بسیار متفاوتی نسبت به دولت قبلی خود مواجه است، منطقه ای که با بیش از یک سال جنگ و همچنین چندین سال تغییر الگوهای روابط بین قدرت های کلیدی منطقه، به ویژه اسرائیل، ایران، قطر، عربستان سعودی، ترکیه و امارات متحده عربی تغییر شکل داده است. منطقه در حال حاضر در حال تجربه یک تحول است کهشامل: محرکهای این روندها عمدتاً از بازیگران منطقهای ناشی میشوند تا نیروهای خارجی مانند ایالات متحده، چین، اروپا، هند و روسیه. با این وجود، ایالات متحده با ابزارهای سیاسی متعدد دفاعی، دیپلماتیک و اقتصادی و شبکه گسترده ای از روابط برای شکل دادن به پویایی ها، از جمله در پاسخ…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.