دوشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۲۶

عملکرد رشد کشورهای با درآمد متوسط: آسیای شرقی در مقابل آمریکای لاتین

  :اندیشکده
:نویسنده
Mohsen keshvarian azad  :رصدگر
لینک منبع اصلی

چکیده

عملکرد درخشان چهار ببر اقتصادی آسیای شرقی در ربع آخر قرن بیستم با کشورهای با درآمد متوسط در آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین در دو دهه گذشته در تضاد است. در مجموع، آسیایی‌های جنوب شرقی با دنبال کردن استراتژی‌های صنعتی به رهبری صادرات، بهتر از کشورهای آمریکای لاتین عمل کرده‌اند، با این‌ حال، برخلاف ببرها (هنگ‌کنگ، کره جنوبی، سنگاپور و تایوان) ، هیچ‌یک از این گروه‌ها نتوانسته‌اند وارد رتبه کشورهای پردرآمد شوند. این گزارش دلایلی برای کمبود رشد ارائه می‌کند و به‌طور خلاصه چشم‌انداز میان‌مدت آسیایی‌ها را نسبت به کشورهای آمریکای لاتین بررسی می‌کند. شواهد نشان می دهد که «دسته درآمد متوسط» در دو منطقه به سمت «نرخ های رشد منطقه ای» متمایل شدند و تنظیم­گر رشد به اقدامات سیاستی پاسخ می دهد.

مقدمه

در سال 2019، 107 اقتصاد، توسط بانک جهانی در «دسته درآمد متوسط» طبقه بندی شدند. از اینها، 60 مورد به عنوان «درآمد متوسط به بالا» طبقه بندی شدند. در همین حال، از سال 2000، تعداد «کشورهای پر درآمد»   از 52 به 80 رسیده است. به ‌استثنای اقتصادهای جزیره ای کوچک مانند آنتیگوا، سنت کیتس، نائورو و سیشل، هفت کشور بین سال های 2010 تا 2021 به رده کشورهای پر درآمد منتقل شدند و تعداد کمی از درآمد متوسط به بالا در حال حاضر مشتاق عضویت در باشگاه پردرآمد هستند. اینها شامل تعدادی از آسیای شرقی مانند چین، مالزی، و تایلند و همچنین آرژانتین، برزیل و مکزیک می شوند. در میان داستان‌های موفقیت‌آمیز تا به امروز، اقتصادهای آسیای شرقی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده‌اند، زیرا چندین اقتصاد از این منطقه به سرعت صنعتی شده‌اند، نرخ‌های رشد بالا یا متوسط را برای دهه‌ها حفظ کرده‌اند، و در  طبقه بندی درآمد تنها در سه دهه، چهار اقتصاد موفق به جهش از پایین به بالا شده‌اند.

ببرها و بچه ببرها: داستان متضاد

داستان رشد آسیای شرقی را می توان به دو دوره تقسیم کرد: دوره قبل از بحران آسیایی 8-1997. و دوره 2001 تا 2019. دوره اول شاهد رشد سریع هر دو اقتصاد ببر و بچه ببرها (مالزی، اندونزی، فیلیپین، ویتنام، تایلند) آسیای جنوب شرقی  نوظهور بود. در پایان قرن،کشورهای  اول از آستانه پر درآمد عبور کرده بودند و رشد آنها کند شده بود. از آغاز قرن حاضر، توسعه کشورهای با درآمد متوسط آسیای شرقی – بچه ببرها و چین - است که کانون توجه است. بین سال‌های 2001 تا 2019، بچه ببرهای آسه‌آن توانستند محصولات داخلی خود را به‌طور متوسط سالانه 5 درصد یا بیشتر گسترش دهند، در حالی که چین عملکرد بهتری نسبت به بقیه داشت. بحران مالی 2008-2009 باعث شد رشد برای مدت کوتاهی کاهش یابد و بیشتر کشورها تا سال 2010 به نرخ های روند خود بازگشتند.

داستان درآمد متوسط به بالا در شرق آسیا و آمریکای لاتین پسا 2000

مرحله دوم در توسعه «کشورهای با درآمد متوسط» شرق آسیا اکنون اهمیت بیشتری دارد. پس از شروع بهبود از حدود سال 2001، رشد در اکثر کشورهای آسیای جنوب شرقی به‌طور متوسط بین 5 تا 6 درصد - بالاتر از میانگین جهانی بود. بحران مالی 2008-2009 باعث کاهش شدید نرخ رشد شد،  اما بلافاصله پس از آن دوباره به ریل بازگشت. بین سال‌های 2010 و 2019، رشد اقتصادی به وضعیت قبل از بحران بازگشت، به‌طوری که چین، فیلیپین و ویتنام در رده بالایی - نزدیک به 7٪ -، قرار داشتند، مالزی و اندونزی در محدوده متوسط و تایلند با نرخ رشد از بقیه عقب‌تر بودند، نرخ رشد آن­ها متوسط حدود 4٪ بود. بااین‌حال، بهبود سریع بوده است و اگر شرایط اقتصادی جهانی اجازه دهد، پیش‌بینی می‌شود مالزی، ویتنام، اندونزی و فیلیپین همگی در سال 2023 بین 5 تا 7 درصد رشد  کنند.

جنوب شرق آسیا و چین در برابر شوک های اخیر انعطاف پذیری نشان داده اند. در مورد کشورهای با درآمد متوسط ها در آمریکای لاتین چنین نیست. برزیل و آرژانتین چند سال خوب بین سال‌های 2000 و 2007 (و کلمبیا بین سال‌های 2005 تا 2007) با میانگین رشد 9 درصد برای آرژانتین و بیش از 4 درصد برای برزیل داشتند. اما به دنبال بهبودی از بحران مالی، رشد در این سه کشور و در مکزیک به تدریج کاهش یافت و در برخی سال‌ها رشد برزیل و آرژانتین به سمت قلمرو منفی نزول کرد. سیاست­گذاری درونی ببرهای آسیای و بچه ببرها عامل اصلی تمایز رشد اقتصادی آن­ها است.

پنج عامل تمایز بین ببرها و بچه  ببرهای آسیایی با کشورهای آمریکای لاتین در روند توسعه تعیین کننده بوده است:

  • ببرها به سرعت به محصولات تولیدی پیچیده تر و در مورد هنگ‌کنگ به خدمات تجاری قابل مبادله تنوع دادند و صادر کردند. ببرها شرط بندی های بزرگ و پرهزینه ای انجام دادند و با سیاست های صنعتی، انتقال فناوری و تغییرات ساختاری هزینه آن را پرداخت کردند.
  • ببرها و چین خیلی زود نیاز به توسعه قابلیت‌های فناوری برای حمایت از جاه‌طلبی‌های صنعتی خود را دیدند.
  • تمایز در توجه به زیرساخت های فیزیکی بود
  • میزان ارتباط و هماهنگی بین دولت و بخش خصوصی بود
  • در نهایت، سیاست های پایدار، کلان و تجاری در بخش عمده ای از ربع آخر قرن بیستم بود.

درمجموع، درس‌هایی که ما از تجربه اقتصادهای ببرها  در دهه 1990 گرفتیم، یک الگوی تولید محور برای شروع‌کنندگان در ربع آخر قرن بیستم ارائه کرد. کشورهای با درآمد متوسط به بالا آسیای شرقی انواعی از استراتژی های دنبال شده توسط ببرها را اتخاذ کردند و اقتصاد آنها را تا اوایل دهه 2000 به شدت رشد دادند.

«مرکز توسعه جهانی» در گزارش مبسوطی عملکرد رشد کشورهای با درآمد متوسط را تحلیل کرده است.

منبع گزارش:
Shahid Yusuf

مقالات مشابه

جرم انگاری آپارتاید جنسیتی، چالش ها و موانع؟
چرا روابط میان تونس و ایران در حال بهبودی است؟
آیا نظام ایران یک نظام ایدئولوژیک است؟

انتخاب سردبیر

امنیتی-نظامی
۱۴۰۳/۰۶/۱۷

وضعیت اقتصادی حزب الله لبنان

نوشته: UNOUN

رصدگر:   سامانه مشرف

اندیشکده: Foreign Policy

فرهنگی و اجتماعی
۱۴۰۳/۰۶/۱۶

طوفان الاقصی و اسلام‌هراسی در آمریکا

نوشته: Kanishka Singh

رصدگر:   سامانه مشرف

اندیشکده: usnews

سیاسی
۱۴۰۳/۰۶/۱۵

ابرقدرتی به نام اتحادیه اروپا؟

نوشته: Marilyn Wright

رصدگر:   سامانه مشرف

اندیشکده: parliament

user