روسیه پس از بیش از سه سال جنگ، نتوانسته است برتری هوایی را بر فراز اوکراین به دست آورد، اما اسرائیل در کمتر از چهار روز برتری هوایی را بر فراز ایران به چنگ آورد. با وجود تفاوتهای بسیار زیاد در شرایط و اهداف استراتژیک نیروهای هر کشور، این مقایسه انجام شده توسط مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی از این دو کارزار، حاوی درسهایی برای کشورهایی است که به دنبال دستیابی به برتری هوایی در درگیریهای مدرن—یا محروم کردن دشمنان خود از آن—هستند. اسرائیل با ایجاد و تجهیز یک سازمان متناسب با دکترین تهاجمی برتری هوایی، آمادهسازی میدان نبرد با نیروهای عملیات ویژه، و بهرهبرداری کامل از برتری اطلاعاتی خود، در جایی موفق شد که روسیه شکست خورد. اوکراین نیز با استفاده از پراکندگی و تحرک برای جلوگیری از نابودی سامانههای پدافند هوایی سرکوبشدهاش، در جایی موفق شد که ایران شکست خورد. مقدمه پیش از حمله روسیه به اوکراین، تصور میشد که نیروهای هوافضای روسیه (VKS) و نیروهای موشکی آن احتمالاً نقش اصلی را در تحمیل فروپاشی سریع اوکراین ایفا خواهند کرد. اما با از هم گسیختگی حمله روسیه در اوایل سال ۲۰۲۲، مفسران، نیروی هوایی روسیه را «ناپدیدشده» و عملکرد آن را «گیجکننده» توصیف کردند. در مقابل، نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) در کمتر از چهار روز به برتری هوایی بر فراز ایران دست یافتند، دستاوردی که با توجه به اینکه تهران تقریباً ۱۰۰۰ مایل از نزدیکترین پایگاه هوایی اسرائیل فاصله دارد، چشمگیرتر است. برای درک بهتر جنگ هوایی در قرن بیست و یکم، این تحلیل عملکرد اسرائیل، روسیه، ایران و اوکراین را در ابعاد مختلف مقایسه میکند. تعداد کمی از این درسها بدیع هستند؛ موفقیت اسرائیل و شکست روسیه، درسهای قدیمی در مورد پیگیری برتری کیفی در فناوری و آموزش، انعطافپذیری عملیاتی، اطلاعات دقیق و بهموقع، و استفاده مؤثر از عملیات مشترک را تقویت میکنند. مهمترین تحول جدید، افزایش…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.