در دههی ۲۰۰۰، مطالعهای در مورد نحوهی تولید و مصرف اخبار در ۱۰ کشور، شکاف بزرگی بین آنچه روزنامهها منتشر میکردند و آنچه خوانندگان خبرساز میدانستند، پیدا کرد. در برخی کشورها، رابطهی بین اهمیت خبریِ درکشدهی یک رویداد و برجستگی آن در روزنامهها حتی منفی بود. روزنامهنگاران به رویدادهایی بیشتر توجه میکردند که ارتباط کمتری با مردم داشت. از آنجایی که درک مردم از ارتباط یک خبر برای مشارکت مخاطب ضروری است - و به تبع آن، برای مأموریت مدنی روزنامهنگاری برای اطلاعرسانی - نشان دادن این گسست عمیق، باعث ایجاد مطالعات متعددی در مورد چگونگی درک مردم عادی، برخلاف روزنامهنگاران، از اهمیت اخبار شد. سؤالِ اهمیت اخبار ممکن است نسبت به چالشهای فوری پیش روی روزنامهنگاری مستقل روسیه، که بیشتر آن اکنون در تبعید، تحت تهدید یا با دسترسی محدود به مخاطبان داخلی فعالیت میکند؛ حاشیهای به نظر برسد. اما در واقع، به دلیل این شرایط سرکوبگرانه، این موضوع محوری است. در یک محیط رسانهای که مملو از تبلیغات دولتی است و با سانسور محدود شده است، رسانههای مستقل اغلب خود را به عنوان رسانههایی صریحاً مخالف معرفی میکنند، که آزار و اذیت سیاسی داخلی و تهاجم به اوکراین از جمله موضوعاتی هستند که بیشترین پوشش را دارند. با این حال، هنگامی که این داستانها با زندگی روزمرهی مردم همخوانی نداشته باشند، ممکن است مخاطبان از تعامل دست بکشند. در حالی که رسانههای نظام سیاسی روسیه از بودجهی دولتی برخوردارند و نسبتاً مستقل از مخاطبان هستند، رسانههای مستقل برای بقا به مشارکت مخاطبان وابسته هستند. وجود آنها به مخاطبان کوچکی بستگی دارد که تخمین زده میشود تنها ۶ تا ۹ درصد از بزرگسالان روسی را تشکیل میدهند. اگر مردم اخبار را مرتبط نبینند، مشارکت کاهش مییابد - و نقش روزنامهنگاری را در ایجاد اپوزیسیون و حمایت از دموکراسیسازی نهایی تضعیف میکند، هرچند که این چشمانداز دور به نظر برسد.…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.