جوش و خروش استثنایی دونالد ترامپ در دفتر بیضی در مقابل ولادیمیر زلنسکی، نمایش دیگری از تاکتیکهای زورگویی در برابر اوکراین بود که در آن با روسیه، که گری کاسپاروف، چهره مخالف حکومت روسیه، آن را کشوری با دولتی مافیایی توصیف میکند، همسو شد. البته ایالات متحده قبلاً روسیه را از انزوای دیپلماتیک خارج کرده بود.
ترامپ با تحقیر بیاساس زلنسکی به عنوان دیکتاتوری غیرقانونی، سرزنش او برای اجازه دادن به آغاز تهاجم و صحبت با روسیه بدون حضور اوکراین او را تضعیف کرد. کاخ سفید عضویت آینده اوکراین در ناتو یا اعزام نیروهای آمریکایی برای حمایت یا اجرای توافق صلح را رد کرده است. این کاخ قبل از مذاکرات جدی، نشان داده است که اوکراین باید سرزمینهایی را واگذار کند. این امر نقض اساسیترین اصل نظم مبتنی بر سازمان ملل پس از جنگ - ممنوعیت تصرف سرزمینی، که تا حد زیادی رعایت شده است - خواهد بود.
اکنون، ترامپ در کنار جی. دی. ونس، تلاش کرده است تا جایگاه بینالمللی اوکراین را با نمایشی که برای پیروان و طرفداران او جذاب است و نشاندهنده سوءتفاهم وحشتناک او از علت این جنگ است، تضعیف کند. چنین رفتاری با قربانی تجاوز نفسگیر است. لو پارناس،تاجر اوکراینی متولد شوروی که موکل رودی جولیانی است، میگوید ترامپ به سادگی از زلنسکی و اوکراین متنفر است زیرا آنها علت بزرگترین مشکلات او در دوره اول ریاست جمهوریاش بودهاند. این مشکلات شامل استیضاح او در سال ۲۰۱۹ توسط کنگره به دلیل تلاش برای تحت فشار قرار دادن زلنسکی برای تحقیق در مورد فعالیتهای خانواده بایدن در اوکراین با استفاده از تهدید به قطع کمکهای نظامی ایالات متحده است. اوکراین در پسزمینه موضوع پل مانافورت، مدیر سابق کمپین انتخاباتی ترامپ که محکوم شده است، و همچنین ادعاهای ترامپ در مورد رسوایی «روسیگیت» در طول و پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶، نقش مهمی داشت. استاد و نویسنده کتاب «هنر معامله» در کاخ سفید مانند یک رئیس مافیا به نظر میرسید - «شما کارتها را ندارید»، «شما در آنجا دفن شدهاید». این یک ادعای بیرحمانه است، مگر اینکه اوکراین حمایت خارجی خود را از دست بدهد. تحریمهای اقتصادی، اقتصاد روسیه را مختل کردهاند و میتوانند بیشتر تشدید شوند. در حالی که پوتین در نیروی انسانی برتری دارد، اوکراین تا حد زیادی به این دلیل در موقعیت ضعیفی قرار دارد که دولت بایدن و اروپا در ارائه تسلیحات حیاتی به اوکراین و وضع محدودیتهایی بر استفاده از آن محتاط بودند و تدریجی عمل کردند.
روسیه همچنین به مقادیر زیادی تسلیحات از کره شمالی و ایران و همچنین از چین نیاز داشته است. بنابراین، هدف واقعی ترامپ همچنان یک راز است: دستیابی به صلحی - احتمالاً غیرقابل دوام - به هر قیمتی، فقط برای اینکه بگوید این کار را انجام داده است؟ یا اینکه روسیه را از انزوای دیپلماتیک خارج کند و کسبوکار را به روال عادی خود بازگرداند؟
شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد اهداف پوتین تغییر کردهاند. اختلافات بین ایالات متحده و اروپا یک پاداش خوشایند برای روسها خواهد بود. توماس گراهام، دیپلمات سابق ایالات متحده که به دلیل موضع «قابل درک» خود در مورد سیاست خارجی کرملین شناخته میشود، پس از سفر اخیر خود به مسکو گفت که پوتین به دنبال رابطهای با اوکراین مانند رابطه با دولت دستنشانده خود بلاروس است: نه فقط به دنبال عدم عضویت در ناتو، بلکه کنترل سیاست داخلی اوکراین نیز است.
ترامپ با درخواست معاملهای برای دریافت ۵۰ درصد از درآمدهای آینده از منابع معدنی اوکراین - ظاهراً بهعنوان «بازپرداخت» ۳۵۰ میلیارد دلار کمک به اوکراین - به بازرگانان زورگو پیوسته بود اما به نظر میرسد که این معامله منتفی شده است. این رقم در هر صورت ساختگی بود - کمکهای ایالات متحده که از سال ۲۰۲۲ وعده داده شده است، حدود ۱۸۲ میلیارد دلار است که ۷۰ درصد آن برای خرید سلاح و تجهیزات در ایالات متحده اختصاص یافته است، در حالی که کمتر از نیمی از آن در واقع پرداخت شده است. کل کمک ایالات متحده کمتر از نیمی از کمک اتحادیه اروپا است.
روسیه از مذاکرات استانبول در آغاز تهاجم خود، از خواستههای خود در مورد اوکراین دست برنداشته است. در اصل، روسیه به دنبال تسلیم اوکراین، از جمله تعهد به عدم دریافت کمکهای نظامی خارجی و محدود کردن نیروهای مسلح خود به سطوح بسیار پایین (به عنوان مثال ۸۵۰۰۰ پرسنل، صفر موشک با برد بیش از ۴۰ کیلومتر) بود. پوتین برای دستیابی به حداکثر آنچه میتواند، تلاش خواهد کرد و معتقد است که میتواند غرب را پشت سر بگذارد و در غیاب هرگونه فشار جدی،به اهداف خود برسد. پوتین میخواهد حداقل یکپنجم از اوکراین را که تصرف کرده است، حفظ کند. اما اشغال روسیه یک تصرف و نسلکشی است و نه یک اشغال نظامی مطابق با قوانین بینالمللی. این یعنی آنچه که میبینیم ترکیبی از حکومت رایش هیتلر، ۱۹۸۴ اورول و فیلم پدرخوانده است.
روسیه نه تنها از طریق خشونت، شکنجه، ابزارهای دولتی و القای عقاید، در حال از بین بردن هویت و ملت اوکراین است بلکه هزاران کسبوکار و ملک اوکراینی را با پیشنهاداتی غیرقابل رد، مصادره یا سرقت کرده است. بنابراین، حتی نوع معاملهای که پیشتر توسط فرستاده ترامپ در اوکراین، ژنرال کیت کلاگ، مطرح شد - آتشبس با وضعیتی که سرزمینهای اشغالی برای مذاکرات آینده باقی مانده است - بدون دو شرط هیچ اعتباری نخواهد داشت:
الف) روسیه باید الحاقات غیرقانونی خود را لغو کند، در غیر این صورت هیچ ادعایی وجود نخواهد داشت که آینده آنها قابل مذاکره باشد؛ و ب) ناظران بینالمللی باید اجازه ورود به این سرزمینها را داشته باشند تا حداقل میزان انطباق با قوانین بینالمللی را که تقریباً صفر بوده است، مشاهده کنند.
اگر روسیه امتناع کند، که در این مرحله محتمل به نظر میرسد، تحریمهای اقتصادی و سیاسی باید حفظ یا تشدید شوند، و کمکهای تسلیحاتی به اوکراین ادامه یابد. با این حال، متأسفانه، به نظر میرسد ترامپ راه درازی تا فعال کردن راهحل عادلانهای برای اوکراین و نظم جهانی دارد. او بیشتر تمایل به گسترش بیقانونی حاکم بر استانهای ضمیمه شده از اوکراین به روسیه دارد.