نقش دانش در عصر اطلاعات: برنز: عصر بخیر و بسیار سپاسگزارم برای معرفی که صورت گرفت و برای بازگشت به دیچلی. من برای اولین بار در سال 1979، به عنوان یک مارشال جوان و بدون مقام رسمی در آکسفورد، با پول نقد کافی برای اجاره کراوات سیاه برای شام رسمی کنفرانس و خرید بلیط اتوبوس به اینجا آمدم. باید اعتراف کنم که حافظه من از خود کنفرانس مبهم است، اما تأثیر آن بر من عمیق بود. به من احساس عمیق و دائمی از قدرت و هدف اتحاد ترانس آتلانتیک و اهمیت ویژه مشارکت انگلیسی و آمریکایی داد. یک دهه بعد، من یک دیپلمات آمریکایی حرفه ای بودم و برای جیمز بیکر وزیر امور خارجه کار میکردم. این یکی از آن «لحظههای» نادر در تاریخ بود، لحظاتی که در هر قرن تنها چند بار اتفاق میافتند. جنگ سرد در حال پایان بود، اتحاد جماهیر شوروی در شرف فروپاشی بود، آلمان به زودی متحد می شد و تهاجم صدام حسین به کویت به زودی شکست می خورد. این دنیای برتری بیرقیب آمریکا بود. به نظر میرسید که جریانهای تاریخ بهطور اجتنابناپذیر در مسیر مورد نظر ما جریان داشتند، قدرت ایدههای ما، بقیه جهان را در یک موج آهسته اما مقاومتناپذیر به سمت دموکراسی و بازارهای آزاد سوق میداد. به نظر میرسید که اعتماد به نفس گاه طاقتفرسای ما، در واقعیتهای قدرت و نفوذ ریشه داشت، اما همین موضوع سایر روندهای تجمیع را نادیده می گرفت. لحظه تسلط ما پس از جنگ سرد هرگز یک شرایط دائمی نبود. نه تاریخ به پایان رسیده بود و نه رقابت ایدئولوژیک. جهانی شدن با رهایی صدها میلیون نفر از فقر، نوید بزرگی برای جامعه بشری بود، اما به ناچار فشارهای متقابلی نیز ایجاد می کرد. در یادداشتی که برای دولت آینده کلینتون در پایان سال 1992 تهیه کردم، سعی کردم خطوط مبهم چالش های پیش رو…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.