پیروزی احمدی نژاد در انتخابات؛ به جای قدرت بخشیدن به محافظه کارانی که بیشتر با او نزدیک بودند، به درگیری درونی میان گروه های محافظه کار رقیب منجر شد. علاوه بر نتایج فاجعه بار سیاسی داخلی، ریاست جمهوری احمدی نژاد اوضاع را برای سیاست خارجی کشور بدتر کرد. در راستای تلاش برای مهار حرکت تهاجمی فزاینده ایران به سمت سلاحهای هستهای در سال 2012، دولت اوباما تحریمهای فوقالعاده سختی را اعمال کرد که به توانایی تهران برای صادرات نفت ضربه زد و به بحران مالی منجر شد. سیاستهای راهبردی ایران را در قبال خاورمیانه به چالش کشید. قیام بهار عربی در سوریه، متحد اصلی تهران، به یک جنگ داخلی تمام عیار تبدیل شد. فروپاشی احتمالی حکومت بشار اسد، تلاشهای جمهوری اسلامی برای توسعه یک حوزه نفوذ پیوسته تا مدیترانه شرقی را تهدید میکند. این فشار اضافی بر منابع محدود بود تا جایی که ایرانی ها دیگر نمی توانستند بین سیاست خارجی تهاجمی خود و حفظ ثبات اقتصادی سیاسی در داخل تعادل برقرار کنند. آیت الله خامنه ای می دانست که کشور دیگر نمیتواند از مذاکره جدی با آمریکا اجتناب کند. دومین و آخرین دوره متوالی احمدی نژاد تقریباً به پایان رسیده بود و رهبر معظم انقلاب به دولتی نیاز داشت که بتواند به اندازه کافی عملگرا باشد تا بتواند با واشنگتن به توافق برسد، اما بدون دادن امتیازات زیاد. رهبری سیاسی جدید نیز برای تثبیت سیاست داخلی پس از هشت سال پر فراز و نشیب احمدی نژاد مورد نیاز بود. ولی فقیه چارهای جز بازگشت به محافظه کاران عملگرای رفسنجانی نداشت و از نامزدی رئیس سابق امنیت ملی و مذاکره کننده ارشد هسته ای حسن روحانی حمایت کرد. حمایت از روحانی، که کاملاً محبوب بود، همچنین امکان تنظیم مجدد را برای عموم مردمی که از حمایت حاکمیت از احمدینژاد ناراضی بودند، به ویژه با توجه به واکنشهای عمومی پس از…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.