نویسندگان این گزارش، این امکان را بررسی میکنند که هزینههای فوقالعاده و مخرب تداوم درگیری کنونی اسرائیل و فلسطین میتواند ضرورت نیاز مبرم به مسیری به سوی صلح پایدار را نشان دهد. نویسندگان تاریخچه این درگیری نامتقارن را در نظر میگیرند. درسهایی را از تلاشها برای حل و فصل سایر درگیریهای مداوم مانند بوسنی، کوزوو، کشمیر و قرهباغ برگرفته و یک نقشه راه با مسیرهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در زمینهی بهبود وضعیت امنیتی، حکومتداری، اقتصادی، سرزمینی و اجتماعی و بینالمللی برای رسیدن به چنین صلحی پیشنهاد میکنند. سه ویژگی حل این مناقشه را به ویژه دشوار کرده است: (1) بازیگران فردی و حزبی معدودی در دو طرف اسرائیلی یا فلسطینی برای رهبری صلح وجود دارد. (2) ادعاهای سرزمینی هر دو طرف با یکدیگر ناسازگار است. (3) مناقشه مداخله بینالمللی بازیگران متعددی را به خود جلب کرده که لزوما در حمایت از سازش و صلح نیست. مطالعات موردی اهمیت تعهد شخصی و سیاسی رهبران فردی به صلح و نقش بازیگران بیرونی را برجسته می کند. رهبرانی که می توانند اعلام کنند که زمان کشف صلح فرا رسیده است، می توانند تفاوت چشمگیری ایجاد کنند. مزایای احتمالی فشار بین المللی نیز وجود دارد، به ویژه زمانی که بازیگران داخلی، تمایل چندانی به نزدیکی دیدگاه خود به یکدیگر نداشته باشند. نقشه راه رسیدن به یک صلح پایدار حول مقصد «دولت دوم» برای فلسطینیان است. پیش نیازها مستلزم وجود رهبری معتبر از همه طرف ها است که به صلح باور داشته باشند. موفقیت چنین طرحی برای منطقه، مردم آن و جهان فرامنطقه تحولآفرین خواهد بود. این مزایا شامل احیای امنیت برای اسرائیلیها و فلسطینیها، ساختاری جدید برای حکومت فلسطین در بلندمدت، و بهبود اقتصادی و اجتماعی برای غزهایها و فلسطینیان در کرانه باختری است. مسیر گام به گام این صلح پایدار چنین است نقطه شروع باید حذف حماس به عنوان یک نهاد حاکم…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.