از هفتم اکتبر ۲۰۲۳، به نظر میرسد دست بلند ایران در بحرانهای خاورمیانه همه جا حضور داشته است. اسرائیل با تمرکز بر حزبالله، متحد شیعه و مسلح ایران در لبنان، کاملاً از سمت حماس در غزه، گروه شبهنظامی فلسطینی که از سوی جمهوری اسلامی نیز حمایت میشد، غافلگیر شد. غرب نیز انتظار نداشت که حوثیها در یمن، شبهنظامیان به ظاهر بینظمی که از تهران زرادخانهی موشکی دریافت کرده بودند، قادر به توقف کامل حمل و نقل جهانی در دریای سرخ باشند. درگیریهای ایجاد شده توسط این متحدان منطقهای برای ایران چندان خوشایند نبوده است. از جمله شکستهای پیدرپی ایران میتوان به ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، در مهمانخانهای دولتی در تهران اشاره کرد که نشان میدهد تا چه اندازه جامعه اطلاعاتی اسرائیل در نیروهای امنیتی ایران نفوذ کرده است و همچنین آسیب وارد شده به حزبالله و شهادت بیشتر ردههای ارشد آن، از جمله رهبر قدرتمند آن، حسن نصرالله. علاوه بر این، اسرائیل بزرگترین حملات هوایی خود را علیه ایران انجام داده است که گزارش شده است دفاع هوایی این کشور را تضعیف کرده است، و جمهوری اسلامی شاهد سقوط سریع شریک دیرینه خود، رژیم بشار اسد در سوریه بوده است. در کتاب «استراتژی بزرگ ایران: تاریخچهای سیاسی»، ولی نصر تلاش میکند تا سیاست خارجی ایران را که طی چندین دهه به موقعیت فعلی پرخطر آن منجر شده است، توضیح دهد. نصر، پژوهشگر کهنهکار ایران و خاورمیانه، استدلال میکند که چشمانداز استراتژیک نظام جمهوری اسلامی کمتر تحت تأثیر گسترش ایدئولوژی اسلامگرایی است. سیاست خارجی ایران تحت تاثیر مفهومی از امنیت ملی است که ریشه در رقابتهای منطقهای، تجربیات تاریخی ایران و جریانهای آشنا و ضد استعماری اواخر قرن بیستم دارد. نصر مینویسد: «اسلام همچنان زبان سیاست ایران است» و زیربنای مذهبی دولت را راهی برای «تحقق منافع سیاسی و اقتصادی در داخل و تعریف منافع ملی در خارج» توصیف…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.