سپاه در حالی که نسبت به توافق هستهای محتاط بود، دریافت که کمک مالی برای ثبات داخلی ایران حیاتی است و کاهش تنش ها با واشنگتن به تهران توانایی بیشتری برای تحکیم دستاوردهای بلندپروازانه سیاست خارجی که به دست آورده بود می دهد. سپاه نه یکپارچه است و نه متفرق است. یک نهاد تئوکراتیک نیز نیست، و ماهیت فعالیت های آن، آن را برای ایجاد تعادل بین اندیشه ایدئولوژیک و رفتار عملگرا بازتر می کند. برخلاف نهادهای دینی که عمل حول ایدئولوژی مذهبی و سیاسی موجب محافظه کاری آن است. هدف روحانی توانمندسازی عناصری در داخل سپاه بود که توافق هستهای را نه تهدید بلکه فرصتی برای جمهوری اسلامی میدانستند. تنها راهی که روحانی میتوانست موفق شود این بود که ائتلاف گستردهای از روحانیون و افسران حداقل به طور فعال با تفاهمی که او میخواست با ایالات متحده به دست آورد، مخالفت نکنند، اگرچه به طور ضمنی از این سیاست حمایت نکنند. او بهعنوان یک روحانی خودش میدانست که چگونه در چشمانداز نهادهای دینی به آرامی حرکت کند، اما نهاد نظامی حوزهای بود که او در آن اهرمهای محدودی داشت، اگر عملگرایان در نهاد نظامی بر جناح ایدئولوژیکتر چیره نمیشدند، تهران توافق هستهای را امضا نمیکرد. در حالی که سپاه به طور کلی یک نیروی عمیقا ایدئولوژیک است، اما در صورت نیاز از عمل گرایی بی بهره نیست. قرابت ایدئولوژیک چیزی جز یکنواختی در میان فرماندهان و افسران سپاه است. تفاوت در استراتژی و تاکتیک ها از تصمیم سپاه پاسداران برای عدم مخالفت فعالانه با توافق هسته ای خبر می داد. بنابراین، لفاظی تند بخشی از نیروهای سپاه باید از تصمیمات سیاسی واقعی جدا تلقی شود. اغلب، گفتمان خصمانه ابزاری برای شکلدهی به مذاکرات درونسازمانی و آرام کردن پایگاه رادیکال است. همچنین غیرقابل تصور است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ایجاد مانع برای تلاشها برای دستیابی به توافق هستهای…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.