بسیاری استدلال کردهاند که در غیاب یک جنبش یکپارچه آزادیبخش فلسطین، و حتی توانایی مشارکت در مکانیسمهای کنونی حکومت، از آنجایی که از اوایل دهه 2000 هیچ انتخاباتی در تشکیلات خودگردان فلسطین برگزار نشده است، دانشگاههای فلسطینی برای پر کردن برخی از شکافهای توسعه دموکراتیک ملی عمل کردهاند. به همین دلیل، این موسسات و دانشجویان آنها مدتهاست که هدف خشونت مستقیم و ساختاری اسرائیل بوده و همچنین به طور فزایندهای در معرض سرکوب حکومت خودگردان فلسطین و حماس قرار گرفتهاند. نقش فعالیتهای دانشجویی و سیاست در دانشگاههای فلسطینی با گرایشهای گستردهتر در جامعه فلسطین در هم تنیده و نماینده گرایشهای گستردهتر در جامعه فلسطین است و به خوبی میتواند جایگزین واقعی برای سیاستها و عملکردهای شکست خورده نهادهای سیاسی فلسطینی در نظر گرفته شود. به عنوان بخشی از توافقنامه اسلو در اواسط دهه 1990، اسرائیل ظاهراً به رسمیت شناخت که کرانه باختری و نوار غزه باید یک واحد سرزمینی مجزا در نظر گرفته شوند و گذر امن بین دو منطقه را تضمین می کرد. در سال 2000، این گذرگاه امن به طور کامل بسته شد، از جمله با ممنوعیت کامل همه دانشجویان غزه که مایل به تحصیل در دانشگاههای کرانه باختری بودند، حتی اگر ارتش اسرائیل دانشجویی را به عنوان یک خطر امنیتی نمیدید. ارتش استدلال کرد که حتی دانشجویانی که غزه را بدون هیچ قصدی برای ارتکاب اعمال خشونت آمیز ترک کردند، پس از ورود به دانشگاههای کرانه باختری، که آنها را بستری برای تروریستهای در حال رشد» میدانست، به خطر امنیتی تبدیل میشوند. دو دادخواست به دادگاه ارائه شد که این ممنوعیت را به چالش کشید، یکی توسط گروهی از دانشجویان غزه که می خواستند در برنامه خاصی که فقط در دانشگاه بیت لحم در کرانه باختری وجود دارد شرکت کنند و دیگری توسط گیشا، یک گروه مدافع حقوق بشر اسرائیلی. دادگاه اسرائیل هر دو دادخواست را رد…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.