تحقق یک لبنان مستقل پس از تضعیف حزبالله و فروپاشی رژیم بشار اسد در سوریه، فرصتی است که در هر نسل یک بار اتفاق میافتد و نباید از دست برود. با این حال، وعده لبنان به توانایی آن در حل اختلال اصلیاش بستگی دارد: بازپسگیری انحصار دولت بر زور و اقتدار انحصاری آن برای تعیین مسائل جنگ و صلح. ظهور یک رهبری و دولت جدید که متعهد به احیای اقتدار دولت است، به احیای مشروعیت آن در داخل و خارج از کشور کمک کرده است؛ با این حال، آینده لبنان همچنان متزلزل است. حزبالله مانع اصلی است که از رویارویی مسلحانه تقریباً یک ساله خود با اسرائیل، هرچند به طور کامل، اما نه به طور کامل، بیرون آمده است. اگرچه حزبالله به دلیل تخریب زرادخانهاش، از دست دادن رهبری نظامی بنیانگذار خود و قطع خطوط تأمین زمینی خود از طریق سوریه ضعیف شده است، اما از تسلیم هیچ یک از سلاحهای مستقر یا ذخیره شده خود در شمال رودخانه لیتانی خودداری میکند. دومین پیچیدگی از اسرائیل ناشی میشود که کنترل نردبان تشدید تنش را حفظ کرده و به حملات نظامی خود علیه حزبالله ادامه میدهد، در حالی که هنوز پنج تپه در لبنان را در اشغال خود دارد. اگرچه دولت لبنان تمایل خود را برای برداشتن گامهای شجاعانه برای به چالش کشیدن مشروعیت سلاحهای حزبالله نشان داده است، اما اجرای فرآیند خلع سلاح هنوز از حدی که این شبهنظامیان حاضر به واگذاری داوطلبانه آن هستند، فراتر نرفته است. این وضعیت موجود ذاتاً غیرقابل دفاع، دیگر توان و زمان خود را از دست داده است. تمایل حزبالله برای خلع سلاح تا حد زیادی به مواضع آن در منطقه بین رودخانه لیتانی و خط آبی (مرز بالفعل اسرائیل و لبنان) محدود شده است، که منعکس کننده استراتژی این شبهنظامیان پس از سال ۲۰۰۶ مبنی بر پذیرش خسارات جزئی اما مقاومت برای خرید…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.