1) نیروهای دفاعی اسرائیل قبلا دو وضعیت اساسی سیستمی داشتند: ۱- جنگیدن در جنگ ۲- آماده شدن برای جنگ. این پویایی ها برای دو دهه وجود داشت، اما وضعیت پس از جنگ دوم لبنان ( ۲۰۰۶) شروع به تغییر کرد. چند سال بعد، بعد سومی در استراتژی ارتش اسرائیل به عنوان کارزار جنگ بین جنگ ها ظاهر شد 2) از جمله اهداف این کمپین: تعویق جنگ، برهم زدن ابتکارات دشمن، دادن ابعاد ابتکاری به اسرائیل و طراحی عرصه استراتژیک. در این کمپین ارتش اسرائیل از همه ابزارها و روش ها، چه آشکار و چه پنهان از جمله در بعد سایبری استفاده می کند 3) در اوایل سال ۲۰۰۹م، ارتش اسرائیل فضای سایبر را به عنوان یک فضای جنگی استراتژیک و عملیاتی تعریف کرد و تغییرات اولیه سازمانی را شروع کرد. فرمانده سابق واحد ۸۲۰۰ ، به ضرورت ایجاد برتری سایبری و نیاز به اصطکاک دائمی برای تبدیل این نظریه به قابلیت های عملی تاکید کرد. همچنین ایجاد قابلیت های تهاجمی سایبری را به عنوان بخشی از مفهوم جنگی اسرائیل پیشنهاد کرد 4) در سال های اخیر اسرائیل و ایران در حال تبادل ضربات سایبری بوده اند. این مبارزه بیش از یک دهه پیش و با کشف «استاکس نت» آغاز شد و به غرب و اسرائیل نسبت داده شد. متعاقبا اختلال در عملکرد یک شرکت کشتی رانی ایرانی به اسرائیل نسبت داده شد. در دو سال گذشته حملات منتسب به اسرائیل افزایش یافته است از جمله اختلال در عملکرد یک بندر محوری در ایران، هک دوربین های زندان، اختلال در تردد قطار ها، اختلال در سایت های دولتی و اخیرا اختلال در یک کارخانه فولاد. همیشه نمی توان هدف این حملات را به اسرائیل نسبت داد اما ممکن است هدف از این حملات تشدید فشار بر رژیم باشد 5) بر خلاف کمپین جنگ بین جنگ ها در سوریه، جایی که ایران…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.