دوشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۲۰

حماس جایی در دمشق ندارد

  :اندیشکده
رصدخونه اندیشکده ها  :رصدگر
لینک منبع اصلی

در اکتبر سال گذشته، زمانی که جنبش حماس هیئتی را به دمشق فرستاد روابط خود را حکومت سوریه عادی‌سازی نماید. مقاله‌ای با عنوان «آشتی رسمی اسد و سوریه  در مقابل دوربین» منتشر کرده بودم. من در آن زمان انتظار داشتم که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، کسانی را که از کشتی خارج شدند را نبخشد. همان اوایل، تاکید کردم که روابط بین رژیم سوریه و جنبش حماس به آنچه که قبلا بود باز نمیگردد. آنچه رئیس جمهور سوریه در مصاحبه اخیر خود با یک شبکه عربی گفت، صدق این ادعا را تایید می‌کند. بگذارید منصف باشیم، حتی اگر با سیاست و حکومت  اسد مخالف باشیم، ایسد در سخنرانی خود صراحت داشت و وقتی موضع حماس را در مورد آنچه در ابتدای حوادث رخ داد را "خیانت و نفاق" توصیف کرد و از پاسخ به سوال گزارشگر طفره رفت و تاکید کرد که رشته مودت و دوستی قطع شده و دفتر حماس دمشق پلمب خواهد ماند.

حماس که خروج خود از دمشق را با دو موضع متضاد که ترکیبی از لحن بی‌طرفی و حمایت از مخالفان توجیه می‌کرد، سران حماس انتظار داشتند که حکومت سوریه همانند رژیم‌‌های تونس، مصر و لیبی  سقوط کند و قدرت دست اخوانی‌ها بیفتد. اما به لطف سیاست سرکوب شدید امنیتی، حکومت دمشق توانست بقای خود را تضمین کند.  حمایت حماس از موج تغییرات ناشی از بهار عربی امری طبیعی بود، زیرا فرصت های ارزشمندی را که برای اخوان المسلمین فراهم کرد تا در جهان عرب گسترش یابد. همچنین بر کسی پوشیده نیست که حماس موقعیت خود را  تاحد زیادی مدیون حمایت سخاوتمندانه و سرمایه‌گذاری‌های قطر و ترکیه است به خصوص بعد از خروج اعضای این جنبش از سوریه. زیرا قدردانی می‌کند که این خروج تأثیر ویژه‌ای بر انکوباتور مردمی مقاومت فلسطین خواهد داشت. زمانی که یک گروه مقاومت فلسطینی در سوریه و جهان عرب برای حمایت از اعتراضات سوریه و سقوط  اسد تبلیغ می‌کند؛ دولت سوریه کارت فلسطین را که می‌تواند از  طریق آن به داستان توطئه صهیونیست‌ها و حمایت آنها از مخالفان دامن بزند را از دست میدهد. و به تدریج رژیم تضعیف و ساقط میشود.

حماس دمشق را به این امید که در آینده نزدیک رژیم اسد بخشی از تاریخ شود،  ترک کرد اما در نظر نگرفت که ورود روسیه به این سوریه  برای نجات اسد از سقوط و برعکس کردن معادله کافی بود تا به تصمیم خطای خود پی ببرند. با این حال، جناح اخوان به دلیل ترس از دست دادن حمایت قطری‌ها، برخلاف جناح نظامی که روابط خوبی با ایران داشت و از موضع دفتر سیاسی در قبال سوریه حمایت نمی‌کرد، از اعتراف به اشتباهی که این جنبش در قبال سوریه مرتکب شده بود، سرباز زد. با این حال، تهران در سال 2017 از عادی‌سازی روابط میان حماس و سوریه حمایت کرد، اما با شکست مواجه شد. زیرا حکومت سوریه به رفتارهای دوستانه‌ای که برخی از رهبران حماس در رسانه‌های متعدد ترویج کردند، پاسخی نداد. پاسخ‌های رسمی به گونه‌ای بود که حکومت سوریه واکنش مثبتی به این جنبش نشان نداد و موضع‌گیری "خائنانه"  این جنبش را از طریق پیامی به آنها رساند. توسط روزنامه‌های نزدیک به رژیم که بارها از اصطلاح "خیانت" استفاده می کردند، بیان می شد. توصیف آنچه اتفاق افتاده است.

پس از تمامی اتهامات مستقیم اسد به حماس مبنی بر خیانت و نفاق که در سخنان اسد مطرح شد، تین سوال مطرح می‌شود که آیا سکوت در برابر چنین اتهاماتی به خودی خود اعتراف به گناه نیست، یا اینکه رهبران شاخه نظامی حماس تصمیم نگرفتند که مسائل را به رسانه ای نمایند تا از طریق آن شکافی را که در درون  جنبش در این فقره وجود دارد را آشکار کند. آشتی با رژیم سوریه یا عدم آشتی؟آنچه مسلم است کسانی که از تصمیم آشتی با دمشق خودداری کردند، واکنش سوریه را پیش بینی کرده بودند و میدانستند که پشیمانی از تصمیم حمایت از مخالفان و سرنگونی حکومت اسد به حماس اجازه نمیدهد به مقر خود در دمشق بازگردد، نادیده گرفتن نارضایتی قطر که از این آشتی تهدیدی برای حمایت مالی از این جنبش خواهد بود.

اقدام حکومت سوریه در ترتیب دادن یک ملاقات با هیئت حماس در دمشق، می‌تواند اقدامی فریبنده تلقی شود که اسد را قادر ساخت تا حماس را در عمل انجام شده قرار دهد، آن هم درست در زمانی که اسد حماس را جنبشی "مدعی مقاومت"  توصیف کرد. آیا حماس از سیلی که از اسد خورد این درس را میگیرد که دیگر راهی برای بازگشت به دمشق وجود ندارد یا به توجیه گناه خود ادامه میدهد که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است؟

منبع گزارش:
https://www.alarab.co.uk/%D9%84%D8%A7-%D9%85%D9%83%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3-%D9%81%D9%8A-%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9%82

مقالات مشابه

ضرورت الصاق گروه‌های مرتبط با ایران در فهرست سازمان‌های خارجی تروریستی آمریکا
بهبودی روابط ایالات متحده و ایران؟
تلاش‌ آمریکا برای به دست‌آوردن سوریه

انتخاب سردبیر

user