ایالات متحده ضربهای فلجکننده، اما نه کشنده، به جاهطلبیهای تسلیحات هستهای ایران وارد کرده است. به طور مشابه، حملات روشمند اسرائیل به آزمایشگاههای تحقیقاتی، سایتهای آزمایش مواد منفجره، رآکتورها و دانشمندان هستهای، احتمالاً کار جمهوری اسلامی را به عقب انداخته است – چه در مسیر دستیابی به سلاح هستهای یا یک سلاح لحظهای که میتواند ظرف چند هفته آماده شود. اما کلمه کلیدی «به عقب انداخته» هستند، نه «نابود شده» یا «حذف شده». به همین دلیل جهان نباید با حملات نظامی حواسش پرت شود و باید اطمینان حاصل کند که ایران نمیتواند برنامه خود را پس از فروکش کردن اوضاع بازسازی کند، از جمله اینکه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد با هدف دستیابی به این هدف، منقضی نشوند. نگرانی در مورد برنامه هستهای ایران جدید نیست. بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا، با فشار کنگره، در دهه ۱۹۹۰ تحریمهای اولیه و ثانویه را علیه ایران اعمال کرد. و بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، واشنگتن با دقت شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت را با هدف ممنوعیت غنیسازی اورانیوم ایران، آزمایش و پرتاب موشکهای بالستیک، انتقال فناوری مرتبط با هستهای و موشکی، و انتقال تسلیحات متعارف، مذاکره کرد. داراییهای خارجی ایران مسدود شد و ممنوعیتهای مسافرتی اعمال شد. این تحریمها در کاهش پیشرفت ایران به سمت تسلیحات هستهای و مهمتر از آن، محدود کردن تعاملات کشورهای ثالث با ایران که از اجرای تحریمهای آمریکا میترسیدند، حیاتی بودند. با این حال، ایران به برنامه هستهای پنهانی خود ادامه داد. شواهد این پیشرفت در گزارشهای متوالی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مستندات منبع باز در مورد کارهای پیشرفته بر روی عناصر یک دستگاه انفجاری، و اعترافات خود ایران مستند شده است. هدف از به تأخیر انداختن برنامه – اطمینان از یک دوره یکساله برای دستیابی به سلاح – در قلب برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) رئیسجمهور باراک اوباما قرار داشت، اما توافق هستهای اوباما با…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.