لبنان و اسرائیل اخیراً در آستانه جنگ قرار گرفته اند، اما پیش بینی ها از تشدید کامل جنگ، هشدارهای کاذب بوده اند. با این حال، آنچه که هشدار کاذب نبوده، سقوط آزاد اقتصاد لبنان است. بحران مالی که حدود پنج سال پیش آغاز شد، این کشور را که قبلاً یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه بود، به فقر شدید فرو برده است، به طوری که ارزش لیره لبنان ۹۸ درصد کاهش یافته است. تاثیر خالص این موضوع بر GDP را به سادگی نمیتوان اندازه گیری کرد، اما نوعی از دقیقترین اندازهگیری GDP وجود دارد که قدرت خرید برابری را در نظر میگیرد و GDP را با در نظر گرفتن هزینه زندگی و غیره تنظیم میکند. بر اساس تخمین بانک جهانی، در ابتدای بحران، GDP سرانه لبنان با 22,000 دلار در سال، به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین جهانی بود. شاید 20 درصد بالاتر. و شاید این خود نیز یک دست کم گرفتن باشد. آنچه مشخص است این است که امروز، GDP سرانه لبنان احتمالا به نصف میانگین جهانی، یعنی 12 هزار دلار نزدیکتر است. و این موضوع عدم برابری عظیم در کشور را در نظر نمیگیرد که بخش بزرگی از جمعیت را در فقر شدید قرار داده است، و همچنین این واقعیت را در نظر نمیگیرد که دسترسی به نیازهای اولیه مانند آب و برق فوق العاده دشوار است. مگر اینکه شما با دلار درآمد کسب کنید و بتوانید پول نقد پرداخت کنید، مجبور خواهید شد برای نیازهای اولیه به شبهنظامیان محلی و احزاب سیاسی محلی و کسب و کارهایی که از نظر سیاسی روابط خوبی دارند، اعتماد کنید. سیستم برق اساسا از کار افتاده است. و همه اینها علاوه بر این واقعیت است که لبنان میلیون ها پناهنده سوری را در خود جای داده است. دقیقا نمیدانیم چند نفر هستند، زیرا دولت لبنان، با خرد و دانایی خود، تصمیم…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.