از سال ۲۰۱۱، اطلاعات نادرست یکی از ویژگیهای بارز درگیری سوریه بوده و از همان ابتدا، روایتها را شکل داده و افکار عمومی را دستکاری کرده است. بشار اسد به طور خشونتآمیزی مخالفان را سرکوب کرد و پروپاگاندا ابزاری کلیدی برای تحکیم قدرت او بود. در حالی که سقوط اسد برای بسیاری از کسانی که هدف دستگاه اطلاعات نادرست او قرار گرفته بودند، تسکین بزرگی به همراه داشته است، اما پیامدهای آن میتواند چالشی برای دولت جدید در فرآیند بازسازی کشور باشد. اسد سالها یک دستگاه رسانهای پیچیده را برای بیاعتبارسازی مخالفان، معرفی خود به عنوان مدافع در برابر تروریسم و توجیه اقداماتش برای مخاطبان داخلی و بینالمللی توسعه داد. شبکهای از اطلاعات نادرست که ایجاد شد، به ویژه بر شکلدهی روایت ملی پیرامون انقلاب متمرکز بود. با تشدید جنگ، اطلاعات نادرست پیچیدهتر شد. اسد با استفاده از قدرت نظارت گسترده آنلاین خود، یک گنبد آهنین برای جلوگیری از رسیدن اطلاعات به مناطق تحت کنترل خود ایجاد کرد. این امر مانع از دریافت اخبار موثق برای بسیاری از سوریها شد و در عوض، پروپاگاندا و اطلاعات نادرست به آنها تغذیه میشد. متحدان در اطلاعات نادرست: یکی از کمپینهای اصلی رژیم مربوط به استفاده از سلاحهای شیمیایی بود. در حالی که هم سازمان ملل متحد و هم یک تیم حقیقتیاب از سازمان منع سلاحهای شیمیایی (OPCW) رژیم اسد را مسئول استفاده از این سلاحها میدانستند، یک روایت جایگزین که مخالفان را متهم میکرد، توسط رهبری سابق منتشر شد. علاوه بر این، رسانههای دولتی سوریه و شبکههای رسانهای روسیه، کلاه سفیدها، یک گروه نجات داوطلبانه، را به صحنهسازی عملیات نجات و جعل حملات شیمیایی متهم کردند. آنها به عنوان عوامل اطلاعاتی غرب معرفی شدند، دروغهایی که توسط حسابهای جعلی، رسانههای تحت حمایت دولت و نظریهپردازان توطئه تقویت شدند. تاکتیکهای مشابهی برای پنهان کردن مسئولیت حملات خاص با سلاحهای شیمیایی مانند حمله دوما…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.