تنها چند هفته پس از ورود دونالد ترامپ به دفتر ریاستجمهوری، او به شکلی واضح مشخص کرد که دوره دوم ریاست جمهوری او حتی از دوره اولش نیز آشفتهتر و غیرقابل پیشبینیتر خواهد بود. از تعلیق کمکهای توسعهی خارجی که جان میلیونها نفر را به خطر انداخته است، تا تهدیدهای گستاخانه به اشغال کانال پاناما، گرینلند و حتی غزه، رئیسجمهور آمریکا روابط کشورش را با بقیه جهان نیز به هم میزند. در حالی که متحدان کلیدی مانند کانادا را با تعرفهها تهدید میکند و از احتمال رها کردن شرکایی مانند اوکراین خبر میدهد. دولت دوم ترامپ شاخهی زیتون را به سوی رقبای کلیدی دراز کرده است. او مذاکرات مستقیم با روسیه در مورد درگیری اوکراین را بدون حضور بروکسل و کییف پیش برده است، در حالی که تمایل به مذاکره برای توافق هستهای جدید با ایران «بسیار قوی» را نیز ابراز کرده است. مهمتر از همه، رئیسجمهور آمریکا همچنین قصد خود را برای مذاکره در مورد نظم جهانی به سبک «G۲» با ابرقدرت دیگر جهان، یعنی چین، ابراز کرده است و این امر باعث ایجاد ترس از رها شدن استراتژیک در میان متحدان آسیایی مانند تایوان و حتی فیلیپین شده است. با این وجود، عنصری اساسی از تداوم در سیاست خارجی ترامپ وجود دارد. در اصل، رئیسجمهور آمریکا نمایندهی سنت «جکسونی» است که ناسیونالیسم پوپولیستی را با ناسیونالیسم اقتصادی ترکیب میکند. کسریهای تجاری و سلطه دلار آمریکا تاکنون بر اظهارات اقتصادی رئیسجمهور آمریکا حاکم بوده است، اما دولت او احتمالاً تلاشهای قبلی برای مهار ظهور سریع چین به عنوان یک رقیب فناوری را نیز دو برابر خواهد کرد. و هیچ فناوری به اندازهی نیمهرساناها برای تعیین آیندهی ژئوپلیتیک مرتبط نیست. بنابراین، دولت ترامپ احتمالاً فشار بر متحدان کلیدی، از ژاپن و تایوان تا اروپا، را برای ساخت مشترک «پرده آهنین دیجیتال» علیه چین افزایش خواهد داد. مککینلی قرن ۲۱ یکی…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.