در فضای سیاسی کنونی، ما درگیر منازعاتی به ظاهر حلنشدنی هستیم که ارزشهای متضاد را به عنوان بازیهای حاصلجمع صفر (zero-sum games) در مقابل یکدیگر قرار میدهند. به عنوان مثال، «جنگهای فرهنگی» در سیاست آمریکا را در نظر بگیرید. بحث سقط جنین ما را مجبور میکند بین خودمختاری بدنی و حیات جنین یکی را انتخاب کنیم. مباحث مربوط به اسلحه، آزادی فردی را در برابر امنیت عمومی قرار میدهد. اختلافات مذهبی به اختلافات ارضی تبدیل میشوند. هر طرف پیروزی را فقط در امتیاز دادن طرف مقابل میبیند. این امر اغلب در حوزه سیاسی که به طور مداوم قطبی میشود نیز صادق است، زیرا افراد در بسیاری از جوامع غربی چنان درگیر نظرات سیاسی خود شدهاند که این نظرات به بخشی از هویت آنها تبدیل شده است و آنها تصمیم میگیرند از دیگرانی که اختلاف نظر دارند، دوری کنند. با این حال، چه میشود اگر تصور ما از این درگیریهای آشتیناپذیر، نه از ماهیت ذاتی آنها، بلکه از محدودیتهای تکنولوژیکی زمان ما ناشی شود؟ پیشرفت هوش مصنوعی و سایر فناوریها، چه ما به عنوان افراد بخواهیم و چه نخواهیم، اتفاق خواهد افتاد. دولتها آن را توسعه خواهند داد، ارتشها آن را پیشرفت خواهند داد و کارآفرینان نوآوری خواهند کرد. سوال این نیست که آیا فناوری جامعه ما را متحول خواهد کرد یا نه، بلکه سوال این است که چگونه و چه کسی از آن سود خواهد برد؟ ما باید این توسعه تکنولوژیکی اجتنابناپذیر را مهار کنیم تا به طور آگاهانه آیندهای را ایجاد کنیم که در آن درگیریهای «یا این یا آنِ» امروزی به راهحلهای «هم این و هم آن» تبدیل شوند. این امر مستلزم فرآیندی است که من آن را «تصویرسازی مثبت» مینامم، تمرکز نه بر آنچه امروز ما را از هم جدا میکند، بلکه بر آنچه که جمعاً برای فردا میخواهیم. برخی از مزایا و برکات آشکار وجود دارد…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.