دولت بایدن با شعار عادیسازی روی کار آمد و سیاست خاورمیانه ای او تا حد زیادی به یک دولت "عادیساز" ایالات متحده منطبق است. طرفدار رژیم صهیونیستی، نگران ایران است و عموماً با کشورهای عربی خلیج فارس سازگار است. با این حال، سیاست دولت بایدن به طور قابل توجهی با پیشینیان خود متفاوت است. ایالات متحده اغلب به سمت تمرکز بر یک «فرآیند» در خاورمیانه - که اغلب شامل تلاشهای صلح آمیز اعراب و رژیم صهیونیسنی است- میرود. دولت بوش بر دموکراسیسازی (زمانی که حملات نظامی اولیه در عراق و افغانستان را پشت سر گذاشت) و دولت اوباما بر روابط ایران متمرکز شد. تیم بایدن بر روی روابط اسرائیل و عربستان توافق کرده است. با این حال، دولت مصمم است که اجازه ندهد خاورمیانه به کانون توجهش تبدیل شود و امیدوار است این منطقه به یک عامل حواس پرتی تبدیل نشود. در سطح جهانی، دولت بایدن بر رقابت قدرت های بزرگ متمرکز است. با این حال، برخلاف دولت ترامپ، تیم بایدن بر اهمیت همکاری با متحدان و شرکا بر روی چالش های مشترک با هدف ایجاد یک محیط جهانی قابل پیش بینی تر و مبتنی بر قوانین تاکید می کند. به ویژه در خاورمیانه، دولت قصد داشته است که تأکید بر عملیات نظامی را کاهش دهد، تا حدی از طریق دیپلماسی و سایر جنبه های کشورداری و تا حدی از طریق تلاش برای تقویت ظرفیت شریک و ادغام شریک. قابل توجه است که مبارزه با تروریسم نقش بسیار کمتری در لفاظی های دولت بایدن در منطقه ایفا می کند و تمایل ایالات متحده برای کمک به بهبود حکومت منطقه ای خاموش مانده است. در عمل، بزرگترین مشکل دولت متقاعد کردن شرکای خود به تعهد خود است. روایتی که در اوایل آغاز شد، مبنی بر اینکه بایدن به دنبال رها کردن خاورمیانه بود، متحدان و شرکا را دید که برای محافظت…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.