یکشنبه ۱۴۰۳/۰۳/۲۰

آیا استراتژی ایران پس از 7 اکتبر تغییر کرده است؟

  :اندیشکده
:نویسنده
رصدخونه اندیشکده ها  :رصدگر
لینک منبع اصلی
برجستگی موضوع فلسطین، کار عادی سازی را برای نخبگان سیاسی عرب دشوارتر کرده است. بی‌علاقگی جو بایدن به رویارویی مستقیم با ایران نیز تا حدی باعث تمایل او به پذیرش توافق‌نامه‌ها و تغافل نسبت به محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی شد. دموکرات‌ها اکنون، حداقل علناً، شور و شوق خود را برای «فرایند صلح» و «راه‌حل دو کشور» دوباره کشف کرده‌اند. و این واقعیت سخت است که اسرائیلی‌ها، چپ یا راست، دیگر مایل به پذیرش "خطرات صلح" نیستند. با این وجود، جنگ، منطق اصلی صلح ابراهیم را دوباره زنده کرده است: فلسطینیان هنوز توجه بیش از حدی به حاکمان عرب دارند. معاهدات صلح با اسرائیل حاکمان مسلمان را موظف می کند که موضع ضد صهیونیستی خود را برجسته کنند. از طریق آنها، آنها می توانند بیشتر از آنچه به اسرائیل بدهند، از ایالات متحده بگیرند. برای مثال، عربستان در ازای عادی سازی، خواستار برنامه هسته ای می شود. تصمیم دولت بایدن برای توقف موقت تحویل مهمات به اسرائیل به دلیل مخالفتش با کمپین رفح نیز بدیع نیست و نباید تکان دهنده باشد: این نتیجه طبیعی نارضایتی حاد لیبرالیسم مدرن و احساس گناهشان در استفاده اسرائیل از قدرت سخت است. اورشلیم همیشه متعهد تامین‌کنندگان تسلیحات خارجی بوده است. این وابستگی در حال حاضر حادتر است. بدون همکاری آمریکا، تعداد بیشتری از موشک‌ها و پهپادهای ایران در ماه آوریل از آن عبور می‌کردند. حتی اگر اسرائیل بودجه دفاعی خود را که باید دو برابر کند، این وابستگی چندان کاهش نخواهد یافت زیرا هزینه های توسعه و استقرار تسلیحات پیشرفته بسیار زیاد است. احتمالاً تنها دو منطقه وجود دارد که 7 اکتبر و جنگ غزه ممکن است وضعیت موجود خاورمیانه را به طور قابل توجهی تغییر نداده باشد. اول، دیدگاه ایران در مورد اسرائیل است. دوم محاسبات رهبری در مورد در اختیار داشتن سلاح اتمی است. حکومت دینی می توانست سلاحی را تا کنون…

دریافت اشتراک

جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک  تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.  
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.
راهنمای دریافت اشتراک
 بیشتر

مقالات مشابه

انتخاب سردبیر

user