کمی بیش از یک هفته پیش، وقتی اسرائیل کارزار حملات خود به ایران را آغاز کرد، استدلال کردم که «نمیتوان به ایران اجازه داد سلاح هستهای داشته باشد یا با ظرفیت خود برای دستیابی به چنین سلاحهایی، به باجگیری از جهان ادامه دهد.» سپس اضافه کردم که «از نظر نظامی و دیپلماتیک، حمله به برنامه هستهای ایران برای ایالات متحده مؤثرتر از اسرائیل خواهد بود.» و با این جمله به پایان رساندم: «در مواقعی مانند این، هیچ جایگزینی برای اعمال رهبری قاطع واشنگتن وجود ندارد، نه اینکه منتظر تصمیمات دیگران باشد.» ترامپ اکنون به وضوح این تصمیم را گرفته است. از نظر تاکتیکی، هیچ دلیلی برای تردید در آنچه ترامپ شنبه شب اظهار داشت وجود ندارد - اینکه حملات «موفقیت چشمگیری» بودند. از نظر استراتژیک، در حالی که خطرات زیاد است و نتایج نهایی به هیچ وجه قطعی نیست، من معتقدم که ترامپ تصمیم درستی گرفته است. ماهیت دقیق این خطرات و پتانسیل این نتایج اکنون به تصمیماتی بستگی دارد که در تهران گرفته خواهد شد. انتخابهای استراتژیک برای رهبر عالی ایران، آیتالله خامنهای، روشن است. یک گزینه برای او این است که «تسلیم شود»، همانطور که [امام] خمینی برای پایان جنگ ایران و عراق انجام داد، و مستقیماً و بلافاصله با ترامپ برای پایان دادن به این درگیری مذاکره کند. این امر حداقل مستلزم توافق ایران برای چشمپوشی دائمی از هرگونه غنیسازی داخلی است، چه برسد به تلاش برای دستیابی به سلاحهای هستهای. این احتمال وجود دارد که این توافق شامل تعهداتی برای محدود کردن سایر رفتارهای مخرب خارجی ایران نیز باشد، اگرچه اجرای مؤثر چنین تعهداتی برای سالهای آینده دشوار خواهد بود. در عوض، ایران از ترامپ میخواهد که به اسرائیل چراغ قرمز قاطع و علنی علیه هرگونه حمله بیشتر به ایران نشان دهد. این یک شکست استراتژیک آشکار برای ایران خواهد بود، اما نتیجه مناسبی از مجموعهای…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.