پس از جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و ایران، کارشناسان در حال ارزیابی تأثیرات آن، به ویژه آسیب به برنامه هستهای ایران و وضعیت ذخایر موشکهای بالستیک آن هستند. در حالی که این عناصر برای درک پویاییهای آینده حیاتی هستند، اما معمولاً این واقعیت را نادیده میگیرند که آتشبس، درگیری را فعلاً کاهش داده است، اما آن را متوقف نکرده است. برای اسرائیل، حملهای که در ۱۳ ژوئن آغاز شد، ضربه نهایی نبود، بلکه یک حمله اولیه حساب شده در یک درگیری طولانی مدت است. در اسرائیل، برخی از «مدل حزبالله» حمایت میکنند - ادامه حملات با وجود آتشبس. اگرچه هیچ یک از طرفین آن را تأیید نکردهاند، اما واضح است که اسرائیل همچنان از آنچه برخی «بزرگراه آزاد به تهران» نامیدهاند - یک کریدور هوایی که هواپیماهای اسرائیلی برای پرواز بر فراز ایران استفاده میکنند - برای حفظ برتری هوایی بر جمهوری اسلامی استفاده میکند. رهبری امنیتی اسرائیل دو مسیر اصلی را برای درگیری اسرائیل و ایران پس از جنگ بیسابقه این دو کشور پیشبینی میکند. مسیر اول به یک توافق هستهای سختتر و محدودکنندهتر ختم میشود، با موافقت ایران با امتیازاتی که قبلاً رد کرده بود. یکی از این امتیازات اصلی شامل چشمپوشی از هرگونه قابلیت غنیسازی داخلی است - تقاضایی که ایران مدتها قبل از جنگ آن را غیرقابل قبول میدانست. اگرچه ایران ممکن است به میز مذاکرات بازگردد، اما احتمال موافقت آن با چنین شرطی پایین است. در واقع، پس از جنگ ۱۲ روزه، ایران قبلاً تکرار کرده است که برنامهای برای توقف غنیسازی ندارد. اسرائیلیها گاهی «مدل لیبی» را به یاد آوردهاند، جایی که معمر قذافی در اوج «جنگ علیه ترور» و چند ماه پس از حمله آمریکا به عراق، با برچیدن کامل برنامه هستهای خود موافقت کرد. با این حال، برداشت ایرانیها از این مدل این است که تصمیم قذافی در نهایت به قیمت…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.