اهمیت افکار عمومی در خاورمیانه و شمال آفریقا سوالی است که به طور مکرر مورد بحث قرار میگیرد اما به خوبی درک نمیشود. نظرسنجیها درباره احساسات عمومی محدود است و آزادیهای بیان و مطبوعات در این منطقه معمول نیست. به عنوان مثال، آزاد شدن هزاران زندانی سیاسی از سیاهچال صیدنایا در سوریه نشان میدهد که خیابانها معمولاً مکان امنی برای بیان اظهارنظرات سیاسی نیستند و عدم اعتراض به معنای عدم مخالفت نیست. با این حال، فاصله بین افکار عمومی و سیاستهای دولتی اهمیت اولی را در شرایط تحولات عمیق و نگرانکنندهای که در ۱۴ ماه گذشته رخ داده، نفی نمیکند. نسلهای جوان در خاورمیانه و سایر نقاط جهان در حال درک خشونتهای افراطی و ناتوانی یا بیمیلی دولتهای خود و نظام بینالمللی برای توقف آن هستند. این درک جدید از جهان به شیوههایی شکل میگیرد که هنوز قادر به درک آن نیستیم. تحولات افکار عمومی و خشم و بیگانگی عمیق واقعی است، حتی اگر واکنشها فوری نباشند. در آینده، این نوع از سیاسیشدن یا رادیکالیسم به شکلی در جهان ابراز خواهد شد. برای روشن شدن این موضوع، افکار به چندین کارشناس دعوت کرده است تا تغییرات افکار عمومی در سال گذشته و معانی آن برای حال و آینده منطقه را بررسی کنند. دشمن دشمن من، دوست من است مایکل رابینز، مدیر و محقق اصلی، بارومتر عربی چین در دهه گذشته به عنوان یک بازیگر مهم در خاورمیانه و شمال آفریقا، به ویژه از طریق ابتکار کمربند و جاده، دوباره ظهور کرده است. در ابتدا، افکار عمومی عرب نسبت به این قدرت جهانی دیدگاههای بسیار مثبتی داشتند اما با عمیقتر شدن این رابطه و روشنتر شدن دامنه تعامل، دیدگاههای مثبت نسبت به چین کاهش یافت اما این روند در ۱۴ ماه گذشته معکوس شده است و حمایت از چین به طرز چشمگیری پس از وقایع ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بهبود یافته است.…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.