دولت ایران برای دههها استراتژیهایی را برای «خالصسازی» ایدئولوژیک آموزش عالی دنبال کرده است. برای این منظور، کارکنان و دانشجویان دانشگاهی به دلیل ابراز مخالفت، پاکسازی یا اخراج شدهاند و محتوای آکادمیک مورد بازنگری قرار گرفته است. این مقاله بررسی میکند که چگونه استراتژیهای خالصسازی در آموزش عالی در طول زمان شکل گرفتهاند و شرح میدهد که چگونه آنها در خدمت دستور کار دولت در داخل و خارج از کشور هستند. از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، دولت ایران در حال اتخاذ استراتژیهایی برای خالصسازی نظام آموزش عالی بوده است. بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی ایران، آیتالله روحالله خمینی، و رهبر معظم کنونی آیتالله علی خامنهای، نقش مهمی در شکلدهی و اعمال فرآیندهای خالصسازی داشتهاند. دولت همواره در حال بازنگری برنامههای درسی دانشگاهی در تمام رشتهها، بهویژه در علوم انسانی و اجتماعی، بوده است تا از انطباق با ایدئولوژی سیاسی دولت اطمینان حاصل کند. این امر با پاکسازی شدید کارکنان و دانشجویان دانشگاه به دلیل عدم وفاداری ایدئولوژیک و سیاسی همراه بوده است. استراتژیهای خالصسازی پس از هر دور خیزش مردمی تشدید میشوند. خالصسازی نظام آموزش عالی، استراتژی «جهاد دانش» ایران را تکمیل میکند، که تمرکز دولت بر توسعه اشکال دانش را چارچوببندی میکند، که میتوان از آن برای حفاظت از طول عمر حکومت انقلاب اسلامی در داخل و خارج از کشور استفاده کرد. پیشرفتهای نظامی، هستهای و سایبری ایران در سالهای اخیر نشان میدهد که استراتژیهای خالصسازی - با هدف آموزش ایرانیان با استعداد و وفاداری که مایل به پیشبرد پروژههای علمی دولت هستند - همراه با استراتژیهای الهام گرفته از ایده جهاد دانش، به خوبی در خدمت دستور کار دولت هستند. از طرفی ایران همکاریهای سایبری و نظامی خود را با دولتها و گروههای همفکر افزایش داده است. استراتژیهای این کشور، هم در زمینه «تصفیه» و هم «جهاد دانش»، به این امر کمک کرده که ایران همچنان تهدیدی برای امنیت…
دریافت اشتراک
جهت مشاهده این مطلب لطفا اشتراک تهیه کنید یا با حساب کاربری سازمانی وارد شوید.
در رصدخونه می توانید به ازاء به اشتراک گذاری رصدهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و…به رصد سایر افراد دسترسی داشته باشید.